2777
2789
عنوان

انقد دلم پره حد نداره😞😞😞

| مشاهده متن کامل بحث + 329 بازدید | 32 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا سرکار نمیریبچه فعلا نیاری تا یه مدت

انقد بد دله نمیذاره

تو خونه کنارش نشستم تا گوشی میگیرم دستم حتی تو گالری باشم میگه به کی پیام میدی 

در این حده 

لیسانس زبان دارم خیر سرم ولی دلش میترکه برم کار کنم

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

عزیزم چه اشکالی داره؟بگو مادرشوهرم برام خریده و کیفش رو ببرچقد سختش میکنی خودت که میدونی که خریدی

بابا یه سره دارن منت میذارن مادرشوهرم من خودم تو طلا فروشی گفتم پولم نمی‌رسه خودش گفت من نذر داشتم جواب ازمایشت خوب بود گوشواره بخرم حالا تا میگه پول ندارم شوهرم سر من منت می‌ذاره فرداش میخواستم بفروشم خاک بر سرم نفروختم حالا ارزون شده شوهرم نمی‌ذاره منم گفتم اینو نمیندازم تو گوشم میفروشم پولشو میدم پول خودمم برمیدارم

دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...                  

همش تقصیر خودتونه اگر محل بهش ندی آدم میشه الان دوباره فردا نگی عیب نداره میبخشمش به این امید که او ...

نه بابا انقد دلم ازش خونه که اصلا نمیرم سمتش اینجور موقعها

ولی گاوه نمیفهمه

بدتر اونم خودشو میگیره تا چند روز همینجوریه جو خونه

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

بابا یه سره دارن منت میذارن مادرشوهرم من خودم تو طلا فروشی گفتم پولم نمی‌رسه خودش گفت من نذر داشتم ج ...

هر وقت شوهرت منت میذاره بگو مامانت واسه عروسش یه کاری کرده تو خودتو قاطی نکن 

چرا به خودت ضرر میزنی دختر خوب 

وردار با دل خوش استفاده کن بره

منت چیه 

منت رو تو سرشون بذار که داری براشون نوه میاری

من مادری‌ام که روزی خونه‌اش از صدای بچه‌هاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمی‌شون زندگی می‌کنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازه‌ای رو شروع کردم…بچه‌هام رو می‌بینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمی‌تونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همون‌جوری که دلم می‌خواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظه‌لحظه‌هاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.

من پنج ملیون داشتم رفتم گوشواره بگیرم پول کم اومد مامانش پول داد یه خورده اندازه شش تومن حالا به اسم ...

بخدا نمیفهمم چرا همش طلبکارن اخه

پولاتو جمع کن پول اونم برگردون فکر نکنه چه کار بزرگی کرده

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

هر وقت شوهرت منت میذاره بگو مامانت واسه عروسش یه کاری کرده تو خودتو قاطی نکن چرا به خودت ضرر میزنی د ...

خیلی حالم بده خیلی بخدا اصلا درکم نمیکنن مادرشوهرمم چند بار تیکه انداخته آخه


دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...                  

بخدا نمیفهمم چرا همش طلبکارن اخهپولاتو جمع کن پول اونم برگردون فکر نکنه چه کار بزرگی کرده

آره من که اونو بمیرمم استفاده نمیکنم میبرم میفروشم پولشو میدم 

دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...                  

بجای گریه قوی باشتا بهت پول نداده کارای خونه رو نکن تمکینم نکن

تمکین که اصلا مهم نیست براش عملا خواهر برادر شدیم انگار

این کار رو هم کردم بعدش بدتر شده که بهتر نشده

تا هرجا میشینه میگه یه لقمه غذا درست نمیکنه و..

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

خیلی حالم بده خیلی بخدا اصلا درکم نمیکنن مادرشوهرمم چند بار تیکه انداخته آخه

جواب تیکه ها رو هم خونسرد بده

نذار این حرفا کامت رو تلخ کنه 

حیف اعصابت نیست

من مادری‌ام که روزی خونه‌اش از صدای بچه‌هاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمی‌شون زندگی می‌کنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازه‌ای رو شروع کردم…بچه‌هام رو می‌بینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمی‌تونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همون‌جوری که دلم می‌خواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظه‌لحظه‌هاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.

جواب تیکه ها رو هم خونسرد بدهنذار این حرفا کامت رو تلخ کنه حیف اعصابت نیست

واقعا حیف اعصابم نیس به خاطر یه گوشواره؟میبرم میفروشم پولشونو میندازم جلوشون گور باباشون 

دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...                  

بعضی مردا متوجه نمیشن فکر. میکنن هنوز پسر خونه ان. حس مسئولیتش نسبت بهت هنوز روشن نشده

واقعا..

۳۸ سالشه و ازدواج دوم

میفهمه این چیزا رو شعور انجام دادنشو نداره

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز