من عاشق کسی بودم ک بیشتر از من اون عاشق من بود اومد خواستگاری بابام جواب رد داد. بخاطر جلو خونمون رگ دستشو زد.
ما از اون محل کوچ کردیم و با پسر عمم ازدواج کردم حسرت این مونده رو دلم ک آخرین بار همون روزی باهاش در ارتباط بودم ک رگ دستشو زده و ازش دیگه بی اطلاعم خانوادم دوسال گوشیمو ازم گرفتن رفتیم شهرستان مادریم زندگی کردیم😭