2777
2789
عنوان

شوهرم بچه نمیخواد

243 بازدید | 28 پست

سلام .امسال میشه ۵سال که اومدیم سر خونه زندگی قبل اونم یکسال عقد بودیم .همسرم هیچ حرفی راجب بچه نمیزنه وقتی راجبش صحبت میکنم یه جورایی انگار که به خودش نمیگیره آیا طبیعیه؟

همش به من میگه فعلا درس بخون من اگه بخوام بخونم خب بعدشم باید برم سر کار مطمئنم بعدشم میگه تو الان سر کاری منم عجله ندارم فقط میترسم چون تنبلی تخمدان دارم میترسم پشت گوش بندازم دیگه کلا بچه دار نشم🥲چکار کنم به نظرتون خواهرانه راهنمایی کنید

خودت باش مثل بقیه زیاده🌙

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خواهرانه بخوام بگم اینا چیزاییه که تو دوران نامزدی و قبل از عقد باید توافق بشه

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

خواهرانه بخوام بگم اینا چیزاییه که تو دوران نامزدی و قبل از عقد باید توافق بشه

بچه دوس داره ،شرایط منم میدونه ولی نمیدونم دلیلش چیه

خودت باش مثل بقیه زیاده🌙

میدونم خوبه ولی انقد که دیگه کلا راجبش حرف نمیزنه و شرایطم ناراحتم میکنه

شوهر منم اینطوریه من که راضیم 


مرا عهدیست با ماهی ؛ که آن ماه آنِ من باشد / مرا قولیست با جانان ؛ که جانان جانِ من باشد 🫂♥️

منطقی درمورد این قضیه توی یه شرایط مناسب صحبت کنید ، شاید مشکل مالی یا شرایط شغل و زندگی فکر شوهرتونو بهم ریخته و امادگیشو نداره، ازش بپرس امادگیشو داری یا نه و به چه. علت و دلایل خودتم مطرح کن. مثلا یه شام برید بیرون درموردش حرف بزنید 

بچه دوس داره ،شرایط منم میدونه ولی نمیدونم دلیلش چیه

باید با هم صحبت کنید که دلیلش رو بدونی

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

خب یکبار منطقی باهاش حرف بزنم بگو دوست نداری بچه دار شبم من الان میخوام بچه دار شم بعدش باید برم سرک ...

خیلی باهاش صحبت کردم میگه فعلا درستو بخون بهش فکر نکن منم دوس دارم بهش فکر نکنم ولی از شرایط لعنتیم میترسم

خودت باش مثل بقیه زیاده🌙

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز