من امروز با دختر عموم خیابون بودم بازار بودیم
یه پسره از بغلمون رد شد با موتور یه تیکه انداخت
نمیدونم کی دیده رفته به پسر عموم گفته پسر عمومم با ۳ تا از دوستاش الان رفتن بریزن سره قهوه خونه پسره
دارم مثل سگ میلرزم
همش تقصیر دختر عمومه گفتم نمیام بیرون نمیام کار دارم گیر داد مثل چی باید امروز بریم
خوده پسر عمومم خیابون نبود غروب گفت دو نفر شنیدن اومدن گفتن دختر عمومم داداش نداره بیشتر بخاطر این جو گیر شده چاقو ام برداشتن
😭😭😭😭😭ترو خدا صلوات بفرستید چیزی نشه