اول از همه بگم بخدا دروغ و سرکاری نیست همین یک ساعت پیش اتفاق افتاد
از وقتی ازدواج کردیم و اومدیم خونه جدیدمون همش یه حس سنگینی نسبت به اتاقی که توش حموم هست دارم حتی موقع ساختش هم این حس سنگینی بود فضاش خیلی برام سنگین همش ته دلم یه حس ترسی نسبت بهش دارم مثلا هیچ وقت در حموم باز نمیزارم یا زیاد تنهایی نمیخوابم تا الان چند بار اونجا خواب های وحشتناک دیدم همش با حس اینکه یکی بیدارم میکنه بیدار شدم یا چندبار پیش اومده یکی میشینه بالا سرم انقد حرف میزنه که از خواب با سر درد شدید بیدار میشم نمیدونم چجوری بگم ولی واقعا تنهایی خوابیدن اونجا برام آرامش نداره حتی کابوسم نبینم با سردرد بیدار میشم مدام موقع خواب سنگینم امروز بعد اینکه همسرم رفت سرکار رفتم رو تخت توی اون اتاق دراز شدم خود به خود چشام گرم شد ینی خواب نبودم بین خواب و بیداری بودم که دیدم همسرم پرید رو تخت و گفت بیدار شوووو نخواب من توجه نکردم گفتم خواب دیدم دوباره چشام دار گرم میشد خدا شاهده گرمای نفس و بدن یک نفر پشتم احساس کردم جوری که یه لحظه فک کردم هسرمه که از پشت بغلم کرده دستش دور شکم حلقه کرده بود