عزیزم سعی کن جلو خودت رو بگیری یا اصلا نری کتابخونه چون حتما اون دختره متوجه میشه که دارین بهش میخندین و این کار مای خیلی بدی داره من تجربه اش کردم زندگیم سیاه شده همیشه فکر میکنم دلیلش همون خنده هایی بود که وقتی راهنمایی درس میخوندم معلممون چهره ی زیبایی نداشت تا وارد کلاس میشد من نمی تونستم جلو خنده هام رو بگیرم و اون متوجه میشد یروز دیدم داره اشک میریزه و از ته دل گریه میکنه و با معلم حرفه و فن مون حرف میزنه و من رو نگاه میکنه میگم حتما کارمای همون خنده هایی که بهش کردم یقه ام رو گرفته