سلام.ميخواستم بگم واسه من و همسرم دعا كنيد .همسرم نابارور هست و من ٤ روز پيش iuiكردم به وسيله اسپرم اهدايي.شخص رو نميشناختم فقط مشخصات رو ميدونستم.شوهرم اين مدت خيلي اذيت شد،خيلي روزها با هم گريه كرديم،اما خودش قبول كرد كه از اسپرم اهدايي استفاده كنيم...چون گفت توي وجود تو رشد ميكنه پس بچه ما هست ..ميخواستم بگم واسمون دعا كنيد تا دوباره اون شادي و انگيزه به زندگي من و همسرم برگرده.هيچ علامت خاصي ندارم بعد از iui ,دارو هم نخوردم اصلا ..فقط اميدم به خدا هست..و ما ٢ بار ديگه ميتونيم از اين اسپرم استفاده كنيم.و هزينه رو پرداخت كرديم.ايا كسي ديگه اي وبدعمه از اسپرم اهدايي استفاده كرده باشه؟
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!
٩ مورد بود كه سعي كرديم اوني كه مشخصاتش به شوهرم نزديك باشه رو انتخاب كنيم..در هر صورت شبيه اون اهدا كننده هم بشه فقط خودم و شوهرم ميدونيم.قرار هم نيس همه بچه ها شبيه خانواده باشن😊😊
عزيزم ايشالا ك اين سري موفق ميشيد و مطمعنم خدا يه بچه باهوش و خوشگل بهتون ميده نگران نباش هر كسي تقديرش يه جوره مهم اينه ك مابتونبم خودمونو باهاش سازگار كنيم و مطمعنم شما ميتونين و با اومدن بچه كلي دلتون شاد ميشه و سختياي گذشته رو فراموش ميكنين❤️
٩ مورد بود كه سعي كرديم اوني كه مشخصاتش به شوهرم نزديك باشه رو انتخاب كنيم..در هر صورت شبيه اون اهدا ...
میدونم عزیزم کنجکاوی بود خوبه وه کسی ندونه
انشاالله نتیجه بگیری
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!