2777
2789

واقعا دوست نداشتم همچین کاری کنم ولی رفت اومدم حدی داره من بامادرشوهر تو یه محلم از طرفی هم کل فک فامیل من تو این محل هستن من تو سن کم ازدواج کردم سه ساله تو غربت موندم به خاطر کار شوهرم وقتی اومدم شهر خودمون به خاطر اینکه نزدیک به مادرم باشم تو محله خودمون که این خانمم تو همون محله خونه خریدیم الان ایشون تو این هفته چندمین‌بار  میومد خونم  طرفی  من خانواده خودم خیلی کم پیش میاد بیان ولی هربار که دورهم باخاله هامیاخواهرم  که تقریبا هم سن هستیم میخوام جمعشیم پامیشه میاد میشینه تاوقتی که اونا پاشن برن بعد بره خونش یعنی یه بارم نشده من خونم مهمون بیاد از بس وقت بی وقت میاد کنار اونا نباشه منم چون کم پیس میاد مهمون داشته باشم عصبی میشم خوب جمع ما با تو جور نیست پامیشی میای  من فقط یه بار اونم تو عید رفتم خونش این هر روز باید بیاد روزای دیگه میاد ۱۰ دقیقه نشده پامیشه ولی وقتی میاد که میدونه من تو اون ساعت خوابم و همش از خواب بیدارم میکنه میگه این چه وقت خوابه به هزار تا چیز دیگه گیر میده اینو چرا اینجا گذاشتی مثلا دفعه پیش به مهمونام گفت پاشین بریم دیگه دیر وقته منم اینبار راستش بهم بر خورد و اخمام یکم رفت تو هم که دیدم بهش بر خورد البته بازم منتظر نشست مهمونام رفتن بعد رفت به نظرتون لازم بود اخم تخم یا زیاد روی کردم شما بودین تو این شرایط چکار میکردین 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من پدرشوهرم صبح از خواب بیدار شدم نگاه ساعتش میکنه میکنه امروز زود بیدار شدی 

امروز خونشون بودیم اخه 

انقدر بدم اومد 

همرو ب شوهرم میکم 

اونم میگه چکارش کنم نمیفهمه ی چیزی میگه

من محترمانه جوابشو میدم

با همسرم صحبت میکردم

والا به شوهرمم گفتم میگه چکار کنم بگم نیا به خدا شوهرمم میدونه که تو جمع ما جای اون نیست میگه ولی نمیشه بهش بگم نیاولی اگه اینبارم بگم میدونم که شوهرم عصبی میشه میگه مادرم نمیشه نگم نیا 

والا به شوهرمم گفتم میگه چکار کنم بگم نیا به خدا شوهرمم میدونه که تو جمع ما جای اون نیست میگه ولی نم ...

روزایی که کار داری یا میخوای بخوابی در رو براش باز نکن اگه گفتن چرا باز نکردی بگو جدیدا خوابم سنگین شده نمیشنوم

والا به شوهرمم گفتم میگه چکار کنم بگم نیا به خدا شوهرمم میدونه که تو جمع ما جای اون نیست میگه ولی نم ...

راست میگه گناه داره بزار بشینه...جلو خانواده خودتم زشته تو دلشون میگن با مادر شوهرش اخم و تخم  میکنه تو ذهنشون میمونه...خوب رفت آمد دارین وقتی شما رفتین حرف خصوصی بزنید

مث مادر شوهر خاهرمهروقت میریم اونجا قطاری میان با دختراش می شیننخو بابا شاید میخایم تو کلام حرف خونو ...

اره والا باهم داشتین بگو بخند میکردیم اومد جو عوض شد همه شروع کردن از کمر درد پادرد حرف زدن اخه ماراتون چه حرفی داریم تازه زیادم پیر نست بگم بیخیال پیره زنه شاید نمیفهمه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خاب عشق سابق

z__a__85 | 57 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز