همسرم بشدت مرد خوب و مهربونیه
اما ی دختره ۱۰ ساله بشدت لوس و پرتوقع داره
میدونستم اذیت میشم
اما ۳۷ سالمه
دیگه تحمل مجردی نداشتم
همسرم بخاطره دخترش، بعضی از مهمونی ها رو شرکت نمیکنه
چون دخترش بدقلقی میکنه
اختیارشو داده دست ی بچه ۱۰ ساله
حاضر نیست باهاش با تحکم برخورد
با تحکم یعنی چی ؟؟؟
خودت بچه نداری
مامانش کجاست
به نظرم از یه مشاور کودک کمک بگیرید
با همسرت برید پیشش
به همسرت هم مستقیما نگو به خاطر این مسائل ممکنه گارد بگیره
تو اصلا بینشون هیچ حرفی نزن وقتی بحثی دارن سعی کن بهش نزدیک بشی رفیقش بشی
نیومده داری نامادری بازی درمیاری هاااااا
حواست باشه
به بچه معصوم چیکار داری
مادرش چرا جدا شده
ایکاش قبول نمیکردی
مجردی بهتر از این بود
خودم بچه ندارم
مامانش ور دل خودمون
تا باباش کمی با بچه جدی صحبت میکنه
میره گریه میکنه ب مامانش زنگ میزنه
مامانش هم زنگ میزنه ب شوهرم
و تا جایی ک جون داره فحاشی میکنه
بابت همبن شوهرم هرچی بچه میگه
میگه باشه
البته خودشم دل نه گفتن نداره
عزیزم ازدواج پر ریسکی رو پذیرفتین الان ادم با بچه خودش ب مشکل میخوره اون بچه هم طفل معصوم براش سخته ب دور از مادر بیشتر لجبازی میکنه اذیت میکنه
