بهش ميگم چرا نميذاري با كسي حرف بزنم اينم جوابش

من هیچوقت دوست نداشتم 😕

درمورد همش اشتباه کردین 

قدم قدم عقب رفتین و ایشون اومده جلو تا جایی که الان پشتتون دیواره .درمورد حقوق حقه خودتون مثل معاشرت اجتماعی با دوستان هم جنس و انتخاب نوع پوشش باید با متانت و صبوری و ارامش پافشاری میکردین نه عقب نشینی 

فكر كنم مردا حد وسط ندارن يكي زن ذليله يكي غيرته شديد هر كدوم يه جور بدن

توي دوران عقد نفهميدي خوب؟ اون موقع چيكار ميكردي؟ اما باز جاي شكر داره ميگه فقط واسه مامان و بابات، من ي نامزد داشتم نميزاشت با مامان و بابام حرف بزنم تلفني هم ميگفت فقط ٥ دقيقه روي ايفون منم بايدً بشينم كنارت ببينم چي ميگي..، وليً من توي عقد جدا شدم خَيلي سخته با اين رفتارا كنار اومدن و خَيلي ببخشيد ٩٠٪‏ درست شدني نيست 

 دقیقا زندگی من فتوکپی زندگیه توع همیشه تظاهر میکنم ک حالم خوبه حتی وقتی بغض گلوم داره خفم میکنه

مامان منم حد وسط نداره یا صفره یا صد

هيچي ، اصلا ته نداره اين راه 

و بدتر اين هست كه تهش ، يعني وقتي شدي كي زن كاملا خونه نشين بي ارتباطي كه كم كم اتز همه چي دور ميفته و ديگه خودش هم توان ارتباط برقرار كردن با ديگران رو نداره ، تازه شوهرت بهت خواهد گفت من زن اينجوري نميخواستم زن تحصيلكرده گرفتم كه تو اجتاماع باشه، با چهار نفر بتونه حرف بزنه و ... 

به نظر من اتفاقا شروع كن به مقاومت، تهش ممكنه اين نباشه كه همسرت درست بشه و زندگيت بشه اوني كه ميخواي، ممكنه طلاق هم باشه، اما بهرحال به نظر من بهتر از ادامه وضع موجود هست

اصلا اینطور نیست دوست من مطمین باش

واقعانم همینطوره هم سن سالای خودمو میبینم غبطه میخورم اونا ب فکر درس منم برفکر ایندک چی بپزم اقا خوشش بیاد کوفت کنه یا لباسی بپوشم اقا ایراد نگیره یا چیکار نکنم ناراحت نشه

شوهر من اینجوری نیست.

سخته خدا صبرت بده 

ولی با دور شدن ازش هیچی درست نمیشه دوستم 

نهایتش اینه که این دوری باعث میشه هر دو تون از رو کمبود دچار اشتباهات غیر قابل جبرانی بشین

خوب چرا ده طلاق فكر نميكني به استقلال آزادي ....

شوهر منم خیلی این مدلی بود البته نه تا این حد، میرفتم آرایشگاه صد بار زنگ میزد و هی چکم میکرد با کسی جایی میرفتم هی چک میکردو زنگ میزد ،اونم دوست داشت فقط با مادر و خواهرش برمو بیام،یسری که  کلی زنگ زد جلوی دوستم،بعد از جدا شدن از دوستم رنگ زدم بهشو انقدر سرش داد زدمو گفتم آبرومو بردی از شکاکیت حالم بد شدو ....دیگه زنگ نمیزنه،هر چقدر مدارا کنی عادت میکنه به همون روالی که داره و ادامه میده،برو باشگاهی کلاسی،و کم کم با دیگران دوست شو ،ولی اولش نگو با فلانی دوست شدم،اول یکم اسم ازش ببر بگو همکلاسیمه بعدا کم کم به حضورش عادت میکنه