که یوقت خانم ناراحت نشه بره با برادر شوهرم دعوا کنه ....
حالا ما سیزده بدر توی باغ خواهر شوهرم همه با هم بودیم من بعد از همه رسیدم دیدم جاریم یک طرف دیگه باغ تنها نشسته برام سوال شد چرا نیومده تو جمع و تنهاس تا شوهرم گفت که مثل اینکه دخترای خواهر شوهرم جلد پاش بلند نشدن واسه سلام کردن و این بدش اومده و شوهر دهن لقش هم طبق معمول گزارش داده بود