بچه ها من ده ساله ازدواج کردم تو این ده سال شوهر خواهر شوهرم مزاخمم میشد من چند باز خط عوض کردم بلاک کردم و...از گوشی زنش شمارم برمیداشت،به بابام گفتم به مادر شوهرم گفتم (به شوهرم نمیکفتم دعوا نشه)تا شش ماه پیش دیگه به شوهرم گفتم دعوا شد و...
بعد خواهر شوهرم زنک زد به شوهرم گفت زنت دروغ میگه حسودی زندگیم می‌کنه (ما از هر لحاظ هم از اونا بالاترین)
زنت کثافته کلی فحش و بد بیراه....
شوهرم طرفدازیم کرد ،دیکع قطع رابطه شد فقط شوهرم و خواهرش تلفنی حرف می‌زدند ،تا اینکه دیشب اون یکی خواهر شوهربزرکم که اومد خونمون عید دیدنی اینم بی دعوت با بچش اومد(شوهرش نیومد)بعد اصلا به من نه سلام کرد نه چیزی منم اصلا بهش محل نداشتم ،شما جای من بودید چیکار میکردید ؟حس میکنم منو خر فرض کردن هر بلایی سرم میارن یار میان تو خونم
