عزیزم
خواهش میکنم
از طریق روانپزشک روانشناس مشاور و...البته از نوع درست حسابی اش نه آدم بیسواد و بی تجربه مشکل را ریشه ای حل کن
نمیخام ته دلت را خالی کنم یا بهت استرس بدم یا.....
اینهایی که میگی دقیقا شوهر من
جرات نداشتیم از کنار رد بشیم میگفت زدین به پام دردم گرفت آسیب دیدم و.....جنجال راه مینداخت من و بچم مثل این نوکرهای درباری فقط بهش سرویس میدادیم که جیغ و داد نزنه هیچی هم ازش نمیخاستیم
من عادت کرده بودم که یکهو کاملا ناباورانه فهمیدم داره بهم خیانت میکنه
دنیا روی سرم خراب شد و.......
دیگه سرت را به درد نیاورم نتیجه را بهت میگم که به دردت میخوره
بعد سه سال متوجه شدم که این آدم کمبود محبت داره اختلال شخصیت داره کودکی بی مهر و محبتی داشته و روان آسیب دیده ای داره
که اگه من مهارت داشتم و میدونستم مشکل کار این بهونه گیریها و کج خلقی ها چیه با کمی محبت از نوعی که اون میخاد
خیلی خیلی خیلی شرایط عوض میشد
درسته خیانت توجیه نداره و من یک راه دیگه ای دارم میرم و داغونم ولی خواستم تجربه ام را بهت بگم که اگه من بلد بودم شاید شاید به اینجا نمیرسیدم
درسته که مقصر خودشه ولی خب اینطور رفتارها آدم سرد و بی عاطفه میشه زن بدون دیدن احترام و توجه چطوری محبت کنه
ولی اگه میدونستم محبت از نوع دیگه درمان همسرمه چرا انجام نمیدادم