الان کوچه پشتیمون ک ما دید داریم بهش
زنه داد و بیداد میکرد
من ک اول چیزی نفهمیدم
ولی آخر سر ک آروم تر شده بود
بچه اش داشت گریه میکرد
زن هی میگف بابات مرد
بابات مرد
بچه هه بیشتر گریه اش میگرفت
ادامه میداد ک اون موقع ک تو داشتی ناله میکردی (من منظورش با بچه اش بود، فک کنم مریض بوده) این بابات بغل دختره خوابیده بود
چقد زنا گناه دارن
فک کنم دختره تو همون ساختمون بود، یعنی کوچه پشتیمون
چون میگف بابات اینجا خوابیده بوده
چ آدما کثافتی پیدا میشن
از همه کثافت تر مردان، آره دیگ تو جامعه ای ک اگ مرد خیانت کنه من زن باید ببخشم بخاطر بچم باید بسوزم و بسازم، حالا اگ زن خیانت کنه همه یک دم حتی خود شماها برمیگردین میگین زنه رو باید کشت، همینجا ی تاپیک بود زنه میگف دوستش خیانت کرده ب شوهرش همه میگفتن من اگ جا شوهره بودم سرشو میزاشتم رو سینش، حالا اگ مرد خیانت کنه قصیه فرق داره متاسفم برا خودمون