2777
2789

سلام دوستان ما با برادرشوهر بزرگم سر ارث و میراث قهریم تو دعواها خیلی به شوهرم چرت و پرت گفته بود وحتی قضیه ی طلاق خواهر منو که اصلا من این وسط هیچکاره بودم عنوان کرده بود الان بااینکه همسایه دیوار به دیواریم ولی همو تو کوچه ببینیم سلام نمیکنیم هر وقت مادرشوهرم دعوت می‌کرد ما چون اونا بودن نمیرفتیم و یه بهونه ای جور میکردیم حالا امشب خواهر شوهرم شام دعوتمون کرده اونام هستن میخواد آشتی بده ما اول بهونه آوردیم ولی دیگه به شوهرم گفته اگه نیاید نه من نه تو حالا شوهرم میگه بریم ولی اونا رو محل ندیم اینم بگم جاریم هرچی بهش گفته بودم ۴ تا روش گذاشته به خانواده همسرم گفته من الان خیلی استرس گرفتم حالت تهوع بهم دست داده از استرسش  ۲ شب بعدم من میخوام شام دعوتشون کنم ولی برادر شوهرمو نگم به نظرتون چیکار کنم یه چیزی بگید که راهنمایی باشه خواهرانه ممنون🙏

فعلا فقط دوتا برادر برن بهتره

شما زنها هنو ببینید همچی رو خراب میکنید 

یک سال از همه دور شو و تلاش کن، بعد یک سال از خودت رو نمایی کن، اون لحظه ست که همه دلشون میخواد یا باهات باشن یا جات باشن...💋

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب آشتی کنید حالا لازم نیس بشینید ور دل هم هی ماچ و بوسه کنید و کاسه یکی باشید ولی قهر هم نباشید چه کاریه.انرژی ذهنی و روحی زیادی می‌بره قهر.الانم میگی حالت تهوع گرفتی و باز فکرت مشغوله دعوتی رو چکار کنی و...بسه دیگه این همه دغدغه...قهر نباشید.

آره واقعا راست میگی

آره.لصلا سلام علیکم بکنید...اصلا قهر و قطع ارتباط بدتره...طرف رو ببینی یه سلامی و چهارتا جمله تبریک عید و..بعدم سرت تو کار خودت باشه میلیونها بار اعصابت راحت تره تا اینکه هربار هرکس دعوتت کرد هی حساب کنی اونا هستن یا نیستن...یا امثال این چیزا...

اصلا یه حالیم که باز این جاریم میخوام ببینم

منم ۲ تا جاری هام همسایه هستیم یکیش خوبه

یکیش هر چیزی بگی یا خودش بگه میره به اسم من به مادر شوهر و خواهر شوهر میگه

منم وقتی اون تو کوچه است بیرون نمیرم تا یه وقت یه چیز بگم 

و جایی ببینمش کنارش نمیشینم و باهاش حرف نمیزنم

خوبم باهاش ولی حرف نمیزنم

ولی نمیشه قطع رابطه هر چی باشه برادرن

حالا شوهر این جاریم اصلا اینجا نیست ببینیمش کارش بیرونه

یه وقت سالی ۲ یا ۳بار توکوچه

خدا لعنت کنه همه ی زن ومردهای متاهل خیانتکار را
واقعا دیگه نمیخوام آشتی کنم الان از وقتی با اینا قطع رابطه ایم تازه دارم آرامش تجربه میکنم

ما مادرشوهرم هم کنارمونه

وای که چقدر اذیت میکنن 

خواهرش شر به پا میکنه برا عروسها پدر و مادرش پشتش هستند

۳ ساله مدام پدرشوهرم الکی قهر میکنه

۱ سال با ۳ تا عروسهاش قهر بود

شب یلدا همه را دعوت کرد رفتیم

رفتن زیارت و ولیمه دادن 

این ۲ تا مهمونی را بعدش خواهرش زهر کردبرا ما جاریا 

دوباره پدر شوهرم با من قهر کرد سر یه خاله زنک بازی دخترش

عید در حد ۱۰ دقیقه رفتم اونجا محلم نداد

من وظیفه داشتم برم دیدنش اگر شوهرم بگه حاضرم دعوتش کنم چون خانواده ی شوهرم هستند


با اینکه تو قهر کلی ارامش دارم ولی از قهر بدم میاد

کاش با هم خوب بودیم و مثل قبل با هم جمع میشدیم

خدا لعنت کنه همه ی زن ومردهای متاهل خیانتکار را
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

قفل

محدود | 22 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز