من و دوستم دختر همسن داریم کوچک هستن چون لباس تولد و یه بار میپوشن تصمیم گرفتیم شریکی بخریم براشون. حالا من خریدم و و اون پول نداد الانم اومد گرفت و برد حرفی از دونگش نزد الانم فهمیدم بچش شپش گرفته و میخواد لباس و بپوشه
نه پول لباس و داد و نه میشه ازش پس بگیرم چون شپش داده و نمیخوام دیگه اون لباس و
و انقدر هم شلخته هست که هربار لباس میگرفت کهنه و خراب میکرد
الان نمیدونم چه جوری بهش بگم حداقل دونگش و بده اون لباس که دیگه به درد من نمیخوره
اخرین بارم هم هست دیگه این کارو میکنم
رک بهش بگو
من یه دایی دارم میگه اگه مبخوای به کسی پول قرض ندی یه بار بهش پول بده و ازش پس نگیر
بهش بگو
بعدم کات کن باهاش
آدم قحطی عه مگه
چه جوری بگم؟ خیلی کم رو و بی زبونم و تعارفی
هر چی هم میگیره دیگه نمیاره الانم لباس و نگه میداره و نمیاره
دیگه گفتم بذار تولدشو بگیره یه جوری بگم بیاره هرچند که کهنه و خراب و چرک میکنه لباس ولی گفتم بگیرم ازش که متوجه شدم شپش هم گرفته بچه اش دیگه اون لباس به دردم هم نمیخوره بیارم
خب باشه!
جلو ضررو از هرجا بگیری منفعته
منم چندتا دوست داشتم که سالهای رفاقتمون دو رقمی شده بود
اما چون اهل دروغ بودن و پشت سرم غیبت میکردن
باهاشون کات کردم
بلاک هم کردمشون
حتی یکیشون چون با دوستِ خواهرم دوست بود،مدتها بخاطر دوست خواهرمون تحملش کردم
اما یکبار خیلی رک بهش گفتم از اینکه هرجا میری از من بدمیگی خوشم نمیاد
دلیلی هم برای ادامه نمیبینم
کلی اراجیف بافت که نه اینجوری نیست و فلان
ویس ضبط شده ش رو گذاشتم
خفه خون گرفت و عن شد
از وقتی با آدمای سمی کات کردم،خیلیییی تنها تر شدم
اما واقعا حرص نمیخورم
ذهنم آزاادتره
بیشتر پارک میرم
بیشتر استخر میرم
بیشتر سینما میرم
بیشتر خرید نیرم
و....
یک مشت زالو دورخودم جمع کرده بودم
خیلی برام سخته
سعی مو میکنم باید فکر کنم ببینم چی بگم
خودش خیلی پررو و رک هست
قبلا هم وسیله میبرد دیگه نمیورد ۶ ماه یکسال به زور میورد الانم وسیله دارم دستش نمیاره
مثلا کفش دخترمو گرفته بود اتلیه عکس بندازه نو بود پاره کرده بود اونم گفتم لازم داره دیگه اورد
