2777
2789

صرف اینکه اومدم راجع به این موضوع صحبت کنم به این دلیله که ممکنه کسای دیگه هم مثل من این اشتباهاتو تکرار بکنن پس اومدم تجربمو بگم که اگه دارین تخته گاز میرین ترمز کنین

این رابطه ۸ ماه طول کشید اوایل آشنایی همه چیز قشنگ بود من با فردی آشنا شده بودم که کلی اطلاعات راجع به چیزای مختلف داشت درباره زبان اینگلیسی و اسپانیایی درباره کتاب های داستایفسکی نهج البلاغه ، فکت های علمی و تاریخی توی دانشگاه و توی رشته اش تاپ بود و کلی پول درآورده بود همین چیزا همینکه از خودش تعریف میکرد و کلی حرفای جالب برای گفتن داشت باعث شد من شیفته و جذبش بشم و باهاش وارد ارتباط بشم چند بار که دیت رفتیم بیرون یه سری رفتارهای عجیب خودشونو نشون دادن مثلا این فرد از اولش به من گفته بود که مشکلات خواب داره و شبا نمیتونه بخوابه(همین باید برای من زنگ خطر می بود ولی کم تجربه بودم)پیش روانپزشک میرفت و زیاد از سوال جواب دادن فراری بود و میگفت خوشش نمیاد ، یه بار ازش پرسیدم چرا مراجعه میکنه گفت بخاطر اضطراب و گفتم همین؟ و گفت آره ولی خب دروغ بود چهارمین ماه رابطمون یه اتفاق عجیب افتاد به من توی تلگرام پیام داد و با یک لحن تند نوشته بود که دیگه پیام نده یا زنگ نزن و ۳ روز ازش خبری نبود تا اینکه جریان رو برام تعریف کرد ، بهم گفت تو خونه درو شکسته و بردنش تا تست اعتیاد ازش بگیرن و گفت سالمه و چیزی مصرف نکرده بوده و نمیدونه چرا اونکارو کرده حتی نمیدونه چرا به من اون پیامو داده و بازم من زنگ خطرارو جدی نگرفتم و موندم چون فکر میکردم با موندن من همه چیز درست میشه یا اینکه من وظیفمه به عنوان پارتنر حمایتش کنم ولی نه!

در ادامه همین ماجرا بگم که من باز در جریان بودم که این شخص ماهی ۲ بار یا نمیدونم شایدم بیشتر تعداد زیادی قرص خواب میخورد تا خودشو آروم کنه و من هرچقدر میگفتم اینکارو نکنه فایده نداشت و اون کار خودشو میکرد

حتی با وجود اینکه زیر نظر روانپزشک بود!

یه بار بهش گفتم که بعد از دیت سوم تو منو رسوندی خونه و بهم گفت نه تو خودت رفتی و روی این قضیه مصمم بود و خیلی جدی یادش نمی اومد تا اینکه فهمیدم اوضاع خیلی پیچیده تر از یک اختلال اضطرابه اون شخص چندین تا اختلال از جمله اختلال چند شخصیتی (من با شخصیت های دیگه اش هم صحبت کرده بودم) اختلا شخصیت مرزی که باعث میشد مدام خلق و خوش متغییر باشه ۵ دقیقه خوشحال باشه ۵ دقیقه بعد بره یکی رو کتک بزنه وافسردگی و... مواجه بود

نه تنها به خودش آسیب میزد با خوردن قرص و داشتن تفکرات خودکشی بلکه بعد از اشتباهات جبران ناپذیرش برای من کادو میخرید تا من رو پیش خودش نگه داره من بخاطر اینکه اولین رابطه عاطفیم بود و واقعا دوسش داشتم نه بخاطر حس ترحم باهاش موندم ولی تهش جدایی شد!

مهم نیست در ادامه این رابطه چه اتفاقی افتاد شایدم یه روزی اومدم ادامشو براتون تعریف کردم 

ولی چند تا نصیحت ۱_ با فردی که هر نوع اختلال روانی داره از یک افسردگی ساده تا اختلالات حاد به هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید این افراد ثبات شخصیت ندارن در کنار این افراد بودن فقط حال خودتونو بدتر میکنه شما هیچ کمکی به اونها نمی تونید بکنید بلکه خودتونو درگیر مشکلات روانی می کنید و فقط آسیب می بینید

۲_این افراد امن نیستن ، به راحتی و برای پنهان کردن بهتون دروغ میگن و مخفی کاری میکنن و شخصیت واقعی خودشونو از شما مخفی میکنن از نظر فیزیکی هم امن نیستن و تعادل ندارن

۳_نمیشه روشون حساب کرد این افراد چون تو کودکی مورد آزار قرار گرفتن نمیتونن شمارو خوشبخت کنن چون خودشون اصلا خوشحال نیستن (توی کیس من اصلا نمی تونست به ازدواج فکر کنه بخاطر مشکلات روانیش و این رو همش به آمار طلاق و... نسبت میداد)

۴_مدام توی روابط کاری و دوستی و رابطه با شما در حال جدل و جنگ و دعوا هستین چون خلق و خوی ثابتی ندارن و بعد دعواهای خیلی بد یهویی بمباران عشقی میشید که اصلا فایده نداره و دروغه

۵_این افراد در معرض اعتیاد های مختلف مثل سیگار ، الکل و مواد مخدر ان پس خیلی حواستون باشه

۶_افسردگی و حال بد روحی روانی باعث میشه این افراد خیلی کمتر از افراد معمولی انرژی برای کار های روزانه و حتی شما داشته باشن و خیلی وقت ها حوصله خودشونم ندارن

۷_ضد اجتماعی و اجتماع گریز ان ، یه دایره از دوستاشون دارن و به جز اونا دوست ندارن دیگه نه با افراد جدید آشنا بشن ، از جمع های خانوادگی خوششون نمیاد حتی مثلا من دوست داشتم کافه ها یا جاهای جدیدو برم و تجربه کنم ولی نمی شد چون اون فرد تمایلی نداشت

اینا یه گوشه اش بود و خیلی موارد دیگه میتونم براتون بشمارم که چرا نباید این اشتباهو مرتکب شد

من بخاطر تنهایی که داشتم تن به این اشتباه دادم و تاوانش رو خیلی سنگین و سخت پرداختم ولی خب تجربه شد برام امیدوارم تا اینجا مفید بوده باشه💖

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم واقعا متاسف شدم بابت سختی هایی که متحمل شدی 😕

امیدوارم اینجا به بعد زندگیت عالی و خوش باشه

و ممنون بابت اشتراک گذاری تجربه ت

تا غزل هست دل غمزده ات مال من است........من به دنبال تو، چشم تو به دنبال من است........

منم با کسی ۱.۵ سال در ارتباط بودم که اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته داشت. خیلی بهم آسیب زد خیلی. حتی با وجودیکه میدونم اون مریضه خودم رو همش میبرم زیر سوال که چرا مثلا اینکارو کرد یا اونطوری شد. جالبه این آدما اوایل به شدت خوب و جذابن و در نقش کمک به تو میان جلو اما در واقعیت اینطوری نیستن.

من هم یه مدت درگیر بودم با این تفاوت که وضع مالی خوبی نداشت و کارگر بود البته میگفت زن سابقش تمام اموالش رو گرفته!!و اینکه اصلا خودشو نشون نمیداد و اعتیاد داشت با اینکه توی عکساش کاملا مشخص بود زیر بار نمیرفت.ولی در هرموردی که فکر شو بکنی اطلاعات داشت مخصوصا ماورا و دین و من نمیدونستم  اینا اثراته اعتیاده و حافظه ضعفی تو چیزایی که به خودش مربوط میشد. داشت ولی وقتی بهش میکنی توهین میکرد بهت که تو شکاکی چون با مرداهای زیادی درارتباطی.مثلا اسم دوست صمیمیش با اسم برادرش که میگفت مرده یکی بود یا اسم دوست دختر دوستش با خواهرش و تشابهاس اینجوری زیاد بود چون یادش نمیموند از یه چیز برای همه استفاده میکرد 

از همه چیز خستم💔اکثر کامنتهای منو با لحن مهربون و بدون نیش و خشونت کلا بخون(⌒‐⌒)


آره دقیقا اوایل رابطه همه چیز قشنگ و نرماله و رفته رفته همه چیز بدتر و بدتر میشه و آدم هی خودش رو سرزنش میکنه که نه من کم گزاشتم من توی این رابطه زیادی بودم و یه جاهایی حتی گسلایت میشه و مجبوره تقصیرارو گردن بگیره و عذر خواهی کنه در حالی که کار اشتباهی نکرده

قربونت بشم💖❤️

درسته که تجربه ای بود که تحملش از توان من خارج بود ولی به لطف خدا پشت سر گزاشتمش و زندگی پر از اینجور اتفاقاته مهم اینه که آدم درست ترین تصمیمو بگیره


برا منم اوایلش وضع مالیش خوب بود تا اینکه مقدار زیادی از پولشو باخت و این پولارو از ترید کردن درآورده بود اونم زمانی که بیماریش حاد شده بود (دو یا ۳ سال قبلش) و اینکه بعدش نمیتونست مثل قبلا پول دربیاره واسه همین حدس میزدم کار آلتراش و شخصیتای درونش بوده باشه و نه خود واقعیش چون دیگه نمیتونست

درباره اسم ها هم اونم دوست خیالی داشت که همون آلتراش بودن و اسم و ویژگی هاشونو گاهی از روی سریالا یا آدمای اطرافش برمیداشت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792