کلا هیچ مهمونی وجمعی نمیاد وهمیشه من تنها میرم
ازدواجمونم فامیلیه امروز دعوتیم خونه ی پدر بزرگم وطبق معمول ایشون نمیاد
خواهرم زنگ زد گفت نمیای گفتم نه همسرم نمیاد منم نمیام
زشت نیست نرم
توعقدم وخونه ی مادر شوهرمم
الانم شوهرم میخواد بره سرکار گفتم منو برسون خدنه ی خودمون بعدا برو