چیست که اینجوری شد؟🫠
ازوقتی عشقم ترکم کرد ورفت خیلی دلم برا خودم سوخت احساس میکنم زشتم سیاهم بدم خوب نبودم صدتا فکرمنفی اومد توسرم
وقتی مریض شدم و همه حالشون بد بود
هیچکس نبود بیاد بالا سرم
اونجا واقعا دلم سوخت
وقتی شوهرم ک ادعاش میشد خونوادش بمن ترجیح داد
خیلی .از بی کسی از تنهای از فقر از بیماری
آره خیلی زیاد
واسه سادگیم
خودم وقتی فهمیدم صمیمی ترین دوستم ک کاملا صادق بودم باهاش سه سال بهم دروغ گفت و سرمو شیره مالید
خیلی پیش اومده برام
ولی یه بار که قلبم خیلی مچاله شده بود، تصمیم گرفتم جای اینکه حسرت بخورم و برای خودم دلسوزی کنم و بقیه با ترحم بهم نگاه کنن، پاشم یه کاری کنم که بقیه دلشون بسوزه که جای من نیستن و حسرت بخورن
دارم رو توانایی هام کار میکنم و حالم خیلی بهتره
همین الان بشدت دلم واسه خودم میسوزه حتی واسه بچهامم میسوزه که من مادرشونم خدا از باعث و بانیش نگذره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
