چطور منو بازی داد کسی که اومد سر خاک بابام قول داد پیشم باشه منو از بابام خاستگاری کرد رفت با عشق سابقش ازدواج کرد قلبم داره تیکه میشه😔😔😔😔😔😔داستانمو نوشتم بقیه عبرت بگیرن کسی هس بخونه؟ 😭
تو خنکی اون ور بالشتی، چایی بعد کاری، سیگار نیمه شبی، تو اولین بارون پائیزی، بغل شدن وسط گریه ای، بوی خاک بارون خورده ای، تو شیرینی اولین حقوقی، بوی خوب لباس نویی، تو بوی یاسی، آب رو آتیشی، رنگین کمون بعد بارونی، تو مجموع احوالات خوب جهانی. 💞{۱۴۰۳.۱۲.۸}💞 https://daigo.ir/secret/51158064435
هرجای دنیایی دلم اون جاست من کعبمو دور تو میسازم من پشت کردم ب همه دنیا تا رو به تو سجاده بندارم گاهی پرستیدن عبادت نیست با اینکه سر رو مهر میذاری گاهی برای دیدن عشقت باید سر از رو مهر برداری❤🌹
یادمه پاییز بود بعد از کلی روزا و شرایط سخت زندگیم تازه تونسته بودم خودمو پیدا کنم باشگاه میرفتمو سرکار یه شب خاهرم اتفاقی گفت بریم سینما یه فیلم جدید اومده خیلی خنده داره منم اصلا دلم نمیخواستم برم چون تازه از باشگاه اومده بودم خسته بودم بچش انقدر اصرار کرد که بلیط گرفتیمو رفتیم فیلمش خوب بود ولی تنها صندلی های خالی ردیف اول بود اون جلوی جلو مجبوری رفتیمو تا اکران فیلم تو سالن منتظر بودیم بچه خاهرم که پنج سالشه خیلیییی شیطونه کل سالنو رو سرش گذاشته بود و همش اینور اونور میپرید رو صندلی نشسته بودیم که خاهرم گفت برم برای برسام خوراکی بگیرم الان میام منم نشستم سرمو کرده بود تو گوشیم که یهو سه تا پسر با کلی سر صدا وارد سالن شدنو بلند بلند میخندیدن منم که کلا ادم غدیم سرمو کرده بودم تو گوشیمو نگاشون نمیکردم یهو