دوروز پیش آمدیم شهرستان شوهرم انگار دوهفته ست اینجاییم الان امروز کلی مهمون اومده اینجا .مردا تو حال بلند بلند حرف میزنن جا نیست بشینی تو اتاق زن ها از ظهره تکون نخوردن و یه سره حرف الان شام خوردن نصفشون پر شدن تو آشپزخونه و یه خروار ظرف خواستم کمک کنم دیدم نه حال دارم نه حوصله آمدم تنها نشستم تو اون یکی اتاق که کسی نیست وااای چقدر خوبه ...الان پشت سرم حرف میزنن که اجتماعی نیست و فلان و فلان