۴ تا بچه دارم و ۱۴ ساله ازدواج کردم.
از همون اول ظاهر شوهرم که ۳۰ کیلو اًافه وزن داشت رو نپسندیدم.
اما فکر میکردم حالا دلایل منطقی تر لازمه...
از اول عقد آدم سرد مزاج و بی حال و خسته و وابسته به مادرش و... بود
۱۳ سال تموم سعی کردم زندگیمو گرم نگه دارم.
از سردی جنسیش گرفته تا همیشه بی حال بودنش تا عصبی بودنش و... تماممممم تلاشمو کردم زندگیم رو بسازم. دوستش داشته باشم. گرم باشم. و...
همش باهاش کنار اومدم.
یه مدته که خیلیییییییی بی حال تر و بی انرژی تر و اصلا داغونه
انگار با یک بیمار دارم زندگی میکنم. آزمایش خون هم داد مورد مهمی توش نبود...
دیگه کم آوردم. ازش خوشم نمیاد. همش نیاز جنسی سرکوب شده دارم و اعصابم داغونه.