من آدم خیلی درس خونی بودم.بدون هیچ سهمیه و هیچ کلاس وکتابی نمونه دولتی قبول شده بودم. معدلام 19.93 همیشه و اینا بود تو دبیرستانم با وجود اینکه اصلا آرامش نداشتم و هرار جور بیماری اعصاب وروان انداختن منو و کلی قرص اعصاب به خوردم دادن بازم دهم یازدهم معدلم 19 بود یازدهمالبته 18.90 اینا ولی دوازدهم به قدری منو به انواع میگرن عصبی و اینا نداختن خانوادم .خانوادم هیچ امکاناتی برام فراهم نکردن.کل فکرشون اون بود دختر که باید شوهر کنه چه ارزش داره براش خرج کنی . مهم اینه شوهر بکنه که هم معدلم بد شد هم ریده شد تو کنکورم. سر کنکورم حملات میگرن عصبی کشیدم هم روزای قبل و بعدش هم کل سال کنکورم .هم کم مونده بود جونمم از دست بدم.تو اون سن کم مونده بود سکته مغزی کنم. . حقم پزشکی بود.حقم بود.چرا؟چون اگه بدونید با چه وضعیتایی درس خوندم.اگه بدونید... از ابتدایی از این و اون کتاب قرض میکردم تست میزدم.میرفتم کتاب کهنه های اینو واونو با عیدی های فامیل یا با هزار جور منت میگرفتم تست میزدم. الان فامیلامون خانواده هاشون همه امکانات و آرامش وسهمیه ها رو برا بچه هاشون فراهم کردن اونا رشته های قبول شدن که من آرزوشو داشتم یک عمر.و الان اونا جلو چشمم هستن و دارم زجر کش میشم.چیکار باید بکنم ؟ چیکار ؟ من حقم بود.من چه گناهی داشتم تو این خانواده به دنیا اومدم.