پس الا اذیت شدنت و درک میکنم اینه ک نمیتونی تحمل کنی
حالا من ی چیز میگم گوش کن جلو شوهرت ب همه شون برس اما وقتی نبود هیچ کاری نکن چیزی م فتن جوابشون و نده فقط غمگین باش یه بارم ک حرف افتاد بگو عزیزم من همیشه خانواده ی تو رو خانوادهذخودم میدونم اگه هم قبلا راجع ب این موضوع بحث داشتین بگو من قبلا اشتباه میکردم هر چی سنم بالاتر میره و پخته تر میشم دلم میخواد با خانواده ت مهربون تر و صمیمی تر باشم البته اینا رو فقط به شوهر بگو و جلو اون باهاشون اونی باش ک همسری میخواد
مردا ذهنشون وسیع نیست این جوری اگه فردا خانواده ش پرش کردن حس میکنه اونا دروغگون و اگه اومد اونا پرش کرده بودن جبهه نگیر گریه نکن غمگین و مظلوم بگو من هر کاری میکنم واسه خاطر تو ب اونا نزدیکـشم بازمـناراحتی نمیدونم دیگه چه کنم
باور کن جواب میده فقط کمی صبور باش و سیاست داشته باش شوهرت موم تو دستت میشه