خوش به حالتون خانومای خونه دار

مادرم معلم بود سیاستش هم این بود از اول ازدواج پولش مال خودش بود تمام خرج و مخارجش به عهده ی بابام بود در واقع پدرم از اول متوجه این قضیه شده بود  مادرم اینجوریه که از اول گربه رو دم حجله میکشه

دقیقا منم یه مدت کوتاهی شاغل بودن رو تجربه کردم 

نه به باشگاهم میرسیدم نه یه کلاس هنری وقت میکردم برم

 هم اینکه دیر به دیر ارایشگاه میرفتم ، خرید کردنام تند تند بود 

اصلا به قول شما زندگی نمیکردم و با حسرت به گذشته ام که خانه دار و آزاد بودم نگاه میکردم

در نتیجه اومدم بیرون و دوباره خانه دار شدم😁

اینو گفت همینو بشنوه ساده اییها

یه نظرسنجی بذار ببین خانم های شاغل آیا خرجی خودشون با شوهرشونه یا با خودشون! اصلا بیخیال خرج خودشون. بپرس ببین چند درصد حقوقشون مال خودشونه و تو زندگی مشترک خرج نمیشه!

من با بقیه خانم ها کاری ندارم من مادرم رو مثال زدم که از اول سیاست این رو داشت که پدرم رو متوجه کنه خرجش بر عهده ی اونه 

میدونه چرا قشنگه؟

چون هم خونه هستی و هم حقوق داری عزیزم

سلام ببخشید با همون آزمون بار اول قبول شدید یا چندبار آزمون دادید چه منابعی خوندید؟؟چه سالی قبول شدید 

دقیقا هیچ تایمی برای خودم نداشتم. ساعت شش و ربع باید می‌زدم بیرون تا ساعت دو با یه عالمه آدم طرف می‌شدم و بعد تو ترافیک تا برسم خونه له و لورده بودم. می‌خوابیدم و بیدار که می‌شدم یه کوه کار تو خونه بود که باید انجام می‌دادم. خونه داری و غذا پختن و بچه داری خودش یه شغل ۲۴ ساعته هست. فکر کن وقتی بازنشسته می‌شدن همکارها، پنجاه سالشون بود. بچه هاشون همه بزرگ شده بودن پی زندگی خودشون. این ها تازه تو پنجاه سالگی می‌اومدن تعریف می‌کردن که وای تازه می‌فهمیم زندگی چیه! حالا بدبختی اونحا بود که دو تاشون تنها دو سه سال بعد بازنشستگی فوت کردند! تو تصادف یا یکیشون یهو سکته کرد. این ها رو که دیدم با خودم گفتم دارم چیکار می‌کنم واقعا؟ بازنشستگی تو ۳۸ سالگی، یکی از بهترین تصمیم های زندگیم بود.

شاید. اما خیلی از خانم های اطرافیان و فامیل که کلا از اول خونه دار بودن و شوهرهاشون تامین مالی می‌کردند و مشکل مالی نداشتن، خیلی باحال تر هستند. راحت از شوهره پول میگیرن و وظیفه شوهره است که تامین کنه. این اخلاق شوهرهایی که زن شاغل دارند و فکر می‌کنند نباید دیگه تامین مالی کنن خیلی مزخرفه.

عزیزم منم شاغلم و چون دولتی ام تا امروز سرکار بودم .نیرو کمکی آوردم با کمک هم خونه رو تمیز کردیم‌.خریدم نداشتم  چون کلی لباس نپوشیده  داشتم .خرید  هفت سین و اینترنتی  انجام دادم .من سعی میکنم  از جایگاهی که دارم لذت ببرم 

سلام عزیزم

من سال ۹۸ آزمون مرکز رو قبول شدم

۱۴۰۰ کانون رو قبول شدم

هر دو هم همون بار اول

منابع چون پایه‌ام قوی بود خیلی منبع خاصی برای خوندن استفاده نکردم 

فقط ماده‌خوانی خیلی داشتم و تست زیاد میزدم

ولی مدنی و آیین دادرسی مدنی رو خیلی قوی کار کردم

مدنی کتاب‌های توکلی

آیین دادرسی دوره‌ی پیشرفته دکتر شمس

بعد هم هر روز قانون مدنی در نظم حقوقی دکتر کاتوزیان رو می‌خوندم و نکاتش رو یادداشت می‌کردم

ماه آخر هم از جزوه‌های دست‌نویس خودم می‌خوندم

عزیزم ،خدا قوت ،منم خونه تکونی نکردم رو تکونی کردم ،فقط روها رو تمیز کردم انشالله بعد عید کمکی می گیرم کابینت ها رو تمیز کنه

کار درستی کردی عزیزم 

خداروشکر هم حقوق داری و هم پیر نشدی و زندگی رو میفهمی،

به قول شما بچه داری و خونه داری خودش یه شغل ۲۴ ساعته هست