ای کاش اینجا حرفه دلمو بگم ولی بازم شکرش
ماهنوز نخرید رفتیم نه کارای خونه....که بماند
اصلنم معلوم نیست بریم
آخه چراااا چرا من باید با حسرت به بقیه نکاه کنم مگه من بنده اضافی همه ی فامیلامون رفتن همه همچی خریدن قشنگ خوشبحالتون مثلنننن حسودی نمیکنم تازه خوشحالم شدم فقط حسرت خوردم
دوباره امشب رفتم خونه دوستم همشون....من با حسرت
دوباره مامانمینا رفتن خونه یکی از عمه هام اونیکی زنعمومم اومده بود
عمم اینقدر از اون دختر عموم تعریف میکرده چایی میاره اونو زور میکنه بخوره ولی آجی من هیچی فرق میذار دوباره تعریف اون دختر عموم
چرا چرا چرا باید همیشه عیدا من دلم بشکنه چراااا باید گریه کنک چرا ما نباید داشته باشیم چرا مامانمن باید شرمنده شه ای خدااااا😭😭😭😭😭😭💔💔💔💔