سلام بچه ها
ی چند وقت پیش من خونه نبودم مادر شوهرم اومده خونمون سر بزنه رفته آشپزخونه رو دیده از اون روز ده بار گفته چرا ظرف زیاد درمیاری چرا آشپزخونت شلوغ بود
چی بگم بی احترامی نشه در عین حال دهنشو ببنده
عزیزم هیچکاری نکن وهیچ حرفی نزن
بگو من اینجوری میپسندم شلوغ دوست دارم
اشما دوست نداری میتونی آشپزخونتو شلوغ نکنی
بگو ما با شلوغ بودنش مشکلی نداریم
یه چهارتا از نقایص خونشو به روش می اوردی
جواب ندی کافیه. مورد صحبتو عوض کن. کلا هیچوقت هم خانواده همسرت بدون حضور شما نباید تو‌خونه باشن. نتیجه اش همین میشه
جوابش نده .حرف را عوض کن .بکشون به همسایه اینا بسته میشه
بگو اینقدر بدم میاد یکی واسه زندگیم نظر بده
از طرف همسرت بهش بفهمون والا تا آخر همینجوری وقیح میمونه
مادرشوهر منم وقتی خونه نیستم میاد با اجازه خودش غذا میپزه وسیله هامو به هم میریزه و جابجا میکنه در کتریمو برداشته بود با سیم ظرفشور سابیده بود داغونش کرده بود میگفت نه اخه چربی داشته هر دیقم یه ایراد میگرفت فقط میرفتم یه گوشه خودمو چنگول میگرفتم که سکته نکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
