من الان ۲۴ سالمه شخصیت کاملا پخته ای دارم
یه مورد مناسب پیش اومده. خیلی اخلاقامون به هم شبیهه و واقعا پسر خوب و محترمیه
تاحالا همش دعا میکردم کاش زود تر ازدواج کنم. حالا که یکی پیدا شده استرس افتاده به جونم هی میگم خدایا زود نباشه
شما هم اینجوری بودین؟
اینجا اکثرا از ۱۸ سالگی به اولین خواستگار جواب بله دادن خیلی فکر آمادگیش نبودن
وای خود منی. دقیقااا منم همین بودم. طبیعیه نگران نباش.
استرس که تا پای سفره عقد هست
ولی اگه مورد خوبیه زمان بده. یکم برید بیاید ببین چطوره
وای منم اینجوری بودم میگفتم ازدواج میکنم ولی یکی که میومد استرس میگرفتم دنیا روسرم خراب میشد
باید ادمش سر رات قرار بگیره اون موقع اوکی میشی
نگران نباش..
ان شاءالله که خیره..
راستشو بخوای فقط دلم می خواست شوهر کنم ،عقل درست حسابی نداشتم فکر میکردم دیگه به سن بیست که برسم باید ازدواج کنم،اصلا زمان ماکسی به بلوغ فکری و مسئولبت پذیری فکر نمی‌کرد ،خواستگار خوب میومد شوهر میکردیم
من ۱۸ که رفتم دانشگاه بعد سه ماه آشنا شدم با همسرم بعد سه سال هم رفتیم سر خونه زندگیمون ♥️😍😍
خیلی این سه سال رو دوست داشتم
آماده نبودم جواب مثبت دادم
استرس رو که نمیشه جلوش گرفت و هست
وقتی دیدم علاقه دارم به شخص مقابلم و کنارش ارامش دارم فهمیدم تایم ازدواج با همین فرد هست
وقتی دیگه احساساتی نباشی و با زبون بازی و حرفای مردا خر نشی
و پسرو در دوران اشنایی امتحان کن ببین مرد یا نامرد
و بدونی مرد باید اعتماد زنو جلب کنه و دل زنو بدست بیاره و برای زن تلاش کنه اهمیت بده مسئولیت پذیر باشه هزینه کنه
منم دقیقا هم سنتم و دقیقا نزدیکِ ازدواج
ببین کاااملا طبیعیه منم با این که از انتخابم مطمئنم هی استرس دارم هی میگم اگه از پس مسئولیت برنیام چی و....
طبیعیه فقط سعی کن دوره اشنایی رو درست بگذرونی
من 27 سالم تازه نامزد کردم قبلش باهم دوست بودیم ولی بعد چند سال تصمیم به جدی کردن رابطه مون کردیم وقتی شناخت مون تقریبا از هم کامل شد یا حتی به یه شناخت راجب خانواده های هم پیدا کردیم تصمیم گرفتیم که دیگه جدی کنیم
نه استرس نداشته باشو قبول کن. قبول کن مث من پشیمون نشی. ی نگا به تاپیک هام بنداز
