2777
2789
عنوان

عزیزمهربونم

23 بازدید | 0 پست

ازپرکشیدنت تابه امروز یکسال گذشت هرروزو هرلحظه یاد دلسوزی و دل  نگرانیات  برای خودم بودم به یاداینکه بعدتودیگه هیچکس انتظاردیدنم رو نکشید ولی خوشبحالت که رفتی اینجادیگه هیچی مثل زمان بودنت نیست دنیا شده غرق  دروغ و نیرنگ ،غرق بی شرفی و خیانت خوبه که نیستی، دستای مهربونت رو از فرسنگها دورمیبوسم به امیداینکه بازم به دیدنت بیام تو آغوشم بگیری به امیداینکه اسمم و صدابزنی بالبخندبگی میدونستم امروزمیای منتظرت بودم ،روحت شادروح همه اسیران خاک شاد🤲

نابینایی در شب، چراغ‌ به‌ دست و سبو بر دوش، بر راهی می‌رفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمی‌بینی چراغ به چه کارت می‌آید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز