😂😂 من اینکارم کردم باز کامل نفهمیدم و معلوم نشده مثل اینکه اون پسره که اومده خواستگاری خواهرش یه پیشنهاد دزدی میلیاردی به این پسره رضا داده این قبول نکرده انگار جفتشون تو کار خلاف بودن و اون دوره ای که اینکارارو میکردن از خانواده دور بودن اونا فک میکنن اینا رفته بودن دکترا درس بخونن خارج ، رضا قبول نکرده پیشنهادشو قبلا و افتاده حبس الان که برگشته و اومده کل گذشته رو ول کنه سر و کله ی این پیدا شده دوباره به رضا داره پیشنهاد میده که نمیدونم چه سود میلیاردی تو دزدیدن در اون مسجده هست رضا باز میخواد قبول نکنه ولی این نقطه ضعفشو بدست اورده هی میگه لوت میدم یا با خواهرت ازدواج میکنم اینم دوس نداره همچین ادمی شوهر خواهرش بشه خلاصه ..
اینارو فهمیدم