من خونه هم خریدم ولی مردا مزاحمم میشدن زنها هم میامدن سرم تهمت میزدن منو میدیدن تف به زمین مینداختن تو فامیلم حرف پشتم زیاد بود... جرعت نداشتم یه ناخن بزارم یا مومو بخاطر دلخوشی خودم رنگکنم ...خیلیییییی بددددددددد بود حتی شوهر خالم بمن پیشنهاد کرد
فحشش دادم
رفت گفت به خالم اون بمن پیشنهاد داده که اگر من گفتم فک کنن دروغ میگم
خالمم اومد سرمو هر چی لیاقت شوهر... بود بمن گفت
اسی شرمنده ها اینا انگشت کوچیکه مشکلاتم بود
الانم وضع خوبی نیس
تازه من شانس اوردم شوهرم بچه نداره یعنی بچش مرده و واهمه برگشت زن اولیو ندارم ولی بازززززز سخخخخخختتتتتتههههههه
هر کی اومد اگر زنش مرده بدون چشش پشت اونه و مدام مقایسه هارو بروت میزنه
اونم که طلاق داده حتما یه ایرادی داره که مال من خساسته خساستش منو کلافه کرده اما باز نمیرم چون زیاد کشیدم باز خودت بهتر میدونی ولی نکن