تو و شوهرت باهم هماهنگ باشید همه چی درست میشه،این بار از قبل باشوهرت هماهنگ کن،به مادرشوهرت بگو که شوهرت نمیاد میگه وقتی منو به حساب نمیارن یه زنگ به خودم بزنن دعوتم کنن منم نمیرم تا متوجه کار اشتباهشون بشن،البته خود شوهرت بگه بهتره
خب اینکه میگی دعوت کننده رفته تو قیافه و توقع داره دعوتشون کنی خوبه
شماهم اصلا دعوتشون نکن تا ناراحت بشن و دیگه به مادرشوهرت نگن شمارو هم ببره
اگه کسی هم چیزی گفت بگو من خیلی دلم میخواست دعوتی بدم اما فلانی(شوهرت) راضی نشد
بله درسته باید از قبل باهاش خوب هماهنگ کنم، البته این کارو یه بار انجام دادم دعوا شد اما مال دو سال پیشه بازم باید بگم دعوا میشه شایدم خیلی بزرگ اما دیگه بدتر از زیر پا رفتن شخصیتم نیست، بالاخره اینا کی میخوان متوجه جدا بودن این دوتا خانواده بشن، تقصیر خودمم هست خیلی خونگرمم، به روی خودم نمیارم هیچی رو، اما حالا که توقع دارن درست دعوت کنن منم خوب دعوتی شون رو جبران کنم
مثل من نرو مهمونی هارو
چون اگر بری دائم پشت سرت حرفه ک فلانی عوض مهمونی رو پس نداد
من قبلا خونه خیلی بدی داشتیم شوهرم دستش تنگ بود توی یک زیر زمین ک ابرو ریزی داشت مثل انباری بود
همشون دورهمی میگرفتن ما نمیرفتیم هربار یک بهانه
چون یک دوبار رفتیم خیلی تیکه مینداختن
باوجود اینکه شرایط رو میدونستن
خب برین بخورین و پس ندین
مثل بچه‌های طرف
اصلا هم به روی خودتون نیارین
هنوز که کسی نگفته به شما که دعوتی باید بدی
پس برو شاید رسمشونه که بچه ها دعوتی ندن
حالا اینکه جدا دعوت نمیکنن ناراحت کننده‌اس اما چاره ای نداری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
