قرار بود هشت و نیم برم ببینمش
گوشیمو خاموش کردم پاشدم ۴ بار زنگ زده بود
حتما نگرانم شده
اما وقتی ویدیو کال کرده بودیم
داشت بهم میگفت بیا از نو شروع کنیم
حس میکردم جلوم ی غریبه اس
باورم نمیشه اون همه ذوق و عشق رو خراب کرد
گفت جبران میکنم
درستش میکنم
ولی نرفتم
حتما کلی سر کوچه موند
نمیدونم
نمیدونم چیکار کنم … از طرفی عاشقشم از طرفی دیگه نمیتونم بذارم بهم آسیب بزنه منو نبینه و دوستم نداشته باشه ….
اصلا نمیدونم از رو عشق بهم گفت برگردم یا بهش فشار اومده ؟ نمیدونم ….
دلم براش خیلی تنگ شده بود پس چرا نرفتم …؟