تازه ازدواج کردم خونم یه جا دیگست اومدم شهرستان پیش خانوادم
همسرم هر روز خونه خودشونه منم خونه خودمون
اون براش زیاد مهم نیست ولی من دارم دق میکنم از دوری
خوب اول زندگیمونه دوست دارم پیش هم باشیم
خانواده ها هم براشون مهم نیست و به فکر راحتی خودشونن ما اتاق اضافه نداریم ولی مادرشوهرم که دارن اصلا تعارف نمیکنن که بیا اینجا
الان دنبال راهکارم که با خودم کنار بیام و اینقدر وابسته نباشم و بتونم تنها راحت بخوابم و مثل شوهرم بیخیال باشم...