2777
2789
عنوان

تو کوچه دیدمش بعد سال ها💔🙂

199 بازدید | 14 پست

تو کوچه مون  دیدمش بعد سال ها سرد بود جوری که از سرمای وجودش همه احساسم یخ زد تک و توکی از موهاش سفید شده بود خیره شدم به چشماش چقدر بی روح بود ذوقی نداشت تو کوچه مون بودنت بهونه نبود شایدم که یه نشونه بود این جام با این قلم های سیاه و سیگار روزای اول که میدیدیم دستات میلرزید الان ..💔

کاش میشد این اهنگو براش میخوندم 

من پشت پنجره میشینم

بارونو تو چشم تو میبینم 

عیبی نداره باز غمگینم 

بازی نکن با قلب داغونم

حیفه بخایم از هم جدا باشیم

من خیلی وقته باتو هم خونم🙂

از عادت کردن فرار کردم ،به فرار کردن عادت کردم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چ دردناک لعنت به عضاب طولانی و بی سر و سامون خود من رابطه س سالمو تموم کردم دیگ چجوری بعد اون ی رابط ...

داستان مارو اگه حتی بخونی هم ادم قبل نمیشی چه برسه تجربه کنی 

از عادت کردن فرار کردم ،به فرار کردن عادت کردم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز