ما اومدیم شمال خونشون
بعد من و شوهرم روزه ایم
مادر شوهر پدر شوهرم سنشون بالاس روزه نیستن
من کلا از غیبت بدم میاد
خصوصا الان که روزه ام دوست ندارم غیبت بشنوم
روزه که فقط گرسنگی و تشنگی نیست
مادر شوهرمم خیلی خانوم خوبیه ساده و مهربونه ولی یه عادتی داره از کسایی که میشناسه پیش من حرف میزنه
من همراهی که اصلا نمیکنم ولی همون گوش دادنش رو هم دوست ندارم
چه جوری بهش بگم ناراحت نشه ؟
یا به شوهرم بگم بهش بگه ؟