هیچ دیگه من زنگ زدم و یه اقایی بود نمیگم اهل کجا اسم خودمو شوهرمو مادرامونو گرفت و بعد زنگ زد و کلی حرف زد و چیز میز گف که شما هردو ازدواجتون مخالف داشتین و دیگه اینکه شوهرتو یه مادر دختر طلسم کردن و با هرکس دیگه ازدواج کنه بعد یمدت سرد میشه و فلانو بتو توجه نمیکنه و سرش تو گوشیه و حتی ادامه پیدا کنه یکسال نشده به طلاق ختم میشه و بچه دارم بشین بچه مشکل دار بدنیا میاد و کلی حرف و حدیث