سلام بچها منو شوهرم یک هفته هس ک قهریم سر اینکه پدرش یکساله فوت کرده و اینا سه تا برادر هسن
پسر اولی چون یکم ضعیفه کار نمیکنه، خرج مامانشون و اون داداش اولیش رو شوهرم با برادرشوهرم میدن
ما فقط قید کردیم خرج مادرش و داداشش رو بدیم اما این برادرشوهرم ک خرج مادرشو میده خودش و بچش و زنش هم خونه مادرشوهرم زتدگی میکنن و من و شوهرم سر این قهریم ک من بهش گفتم خرج اونارو نباید بدی هروقت برادرت اینا رفتن بعد ب مادرت اینا کمک کن
چون ما ک اونجا نمیریم بعدشم قرار بوده خرم دونفر رو بدیم ن اینکه چن نفر
اونم توی این وضعیت، گرونی، شوهرم جلو من میگه باشه اما میره پول ب مادرش یواشکی میده و من بهس گفتم کارتات رو بزار خونه اگ واقعا ب اونا پول نمیدی فقط یدونه کارت با خودت ببر اونم گف من نمیخام بخاطر ۴۰ تومن ادامس سوال پیچم کنی و فلان...
یک هفته قهر بودیم تا اینکه دیشب بحثمون شد و گفتش اگ ناراحتی برو،گفتم کجا ،گف هرجا.
منم رفتم خونه پدرم دوساعت تشستم و دوباره بر گشتم ب خانوادمم چیزی نگفتم، بعد کلید خونه رو نداشتم ینی از گرفته بود و همچنین گوشیمو. منم در زدم درو باز کرد گف چیشد برگشتی تا دو دیقه پیش ک بچی دیگ میگفتی، بحث کردیم و من رفتم عکسامونو پاره کردم با هدیه ای ک براش گرفته بودم قبلا، رو پاره کردم اومد گف من ب اینا پول دادم برچی پاره کردی بی لیاقتی فردا تکلیفتو روشن میکنم و حسرت خرید رو تو دلت میزارم...
دوباره صبح بحثمون شد گفتش میحای بری خونه بابات برو من دنبالت نمیام میگف خسارتی ک دیشب وارد کردی هم باید پولشو بدی😑
منم امروز اومدم خونه بابام،بنطرتون کارم درست بوده؟کجاها اشتباه کردم؟