لعنت ب زندگی پیش خانواده شوهر لعنتتتت لعنت ب من ک قبول کردم اینجا زندگی کنم تو ی ساختمونیم با مادر شوهرم همش یا ما باید اونجا باشیم یا اون دیوونه شدم نمیرمم میاد همش میاد شوهرمو هعی نمیبینم خواهراش یا برادراشی و... بیان خونه مادر شوهرم اگ هر روزم بیان من باید برم اونجا نرم ناراحت میشن زشته شوهرمو نمیبینم اصن لعنت بهم تا اخر عمرم دیگ نمیشه جدا شم فقط از خدا میخوام بکشه راحتم کنه الان دارم با گریه تایپ میکنم منم دلم میخواد ی ماه بدونم زندگی تنهایی چجوره شوهرمم اگ شب دیر بیاد خونه میاد بالا خونه ما مادر شوهرم ، دیونه شدم قرار بود بریم ی شهر دیگه بخاطر کار شوهرم میگف منم میام منم گفتم ما اینجا ساختمون خودمونه اگ بریم اونجا اجاره میکنیم نمیتونیم دو ساختمون بگیریم بیای کجا خلاصه ک ریده شده ب زندگیم هرکاری کنم اون خبر دار میشه میخوام با تلفن صحبت کنم مجبورم یواش حرف بزنم صدام نره پایین خانوم همه حرفامو بشنوه خانوادم بیان این سری میاد خونه ما پذر شوهرمم فوت شده دیگ تا اخر عمر نمیشه تنها زندگی کنم اون طبقه پایینه ما بالا 🙂💔
بزار شب قدر ..جامون لااقل بهشته
زندگی با خانواده شوهر آنقدر بده؟
عزیزم💔یه کاربرم مثل شما میگفت اصلا امکان نداشته خونه دار بشه ولی ازنمازشب جواب گرفته بود.
شماام امتحان کن.دعا میکنم واست بهترینا پیش بیاد
اخی خیلی سخته مادرشوهرت هم خیلی بی ملاحظه اس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
