2777
2789
عنوان

مادرشوهرم دوست داره همش مهمونی بره

950 بازدید | 47 پست

من مهمونی اصلا دوست ندارم. اوایل ازدواج مجبور بودم هر هفته برم خونش اونم انتظار داشت که منم دائم دعوتش کنم. ولی من دوست نداشتم. خیلی کم دعوتش میکردم و خودم هم زوری میرفتم. الان دیگه خیلی کم میرم و رابطم رو باهاش خیلی کم کردم. که اونم توقع نداشته باشه بیاد. باهام بد شده. دوست نداره نگام کنه. خب چکار کنم ازش خوشم نمیاد.کارم خوبه؟ از اخلاق و رفتارش خوشم نمیاد وقتی می بینمش بیشتر حرصم میده تا اینکه خوشحالم کنه.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

جازی منی؟😂😂😂مادرشوهر منم همینطورهمیگه تو خونه میشینید چیکار میکنید همش خونهخب مادرجان کاروزندگی چ ...

خودشون بیکارن زندگیشون به سرانجامی رسیده ولی ما همش دغدغه داریم کم حوصله و خسته ایم همیشه...

در حدی صبحا میره خونه همسایع ها حتی شب و عصررررخب مگه کار ندارن

مادرشوهر من یهو اول صبح من خواب بودم میومد بالاسرم ! میگفت اومدم باهم صبونه بخوریم ! چند بار با شوهرم دعوام شد دوست ندارم ننت بیاد سر تختم با لباس خواب ببیندم

بگو بهش من معاشرتی نیستم سر پیری اینکارو میکنم !

بهش گفتم خوشم نمیاد ولی فکر میکنه از قصد میکنم این کارا رو. برای اینکه پسرش ازش بگیرم. همش تو فکرهای مادرشوهربازی و عروس بازی هست.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز