من مهمونی اصلا دوست ندارم. اوایل ازدواج مجبور بودم هر هفته برم خونش اونم انتظار داشت که منم دائم دعوتش کنم. ولی من دوست نداشتم. خیلی کم دعوتش میکردم و خودم هم زوری میرفتم. الان دیگه خیلی کم میرم و رابطم رو باهاش خیلی کم کردم. که اونم توقع نداشته باشه بیاد. باهام بد شده. دوست نداره نگام کنه. خب چکار کنم ازش خوشم نمیاد.کارم خوبه؟ از اخلاق و رفتارش خوشم نمیاد وقتی می بینمش بیشتر حرصم میده تا اینکه خوشحالم کنه.