دلم میخاس خدا میومد میگف تو این ۲۸سال عمری ک ازمن گرفتی دیدم ک از بچگی خیلی سختی کشیدی مریضی مادرت، فوت مادرت، نامادری داشتنت، اذیت هایی ک توسط برادرت در حقت صورت گرفت، اشک هایی ک پدرت باعث شد از چشمات بریزه، و الانم مشکل جهازت و رفتن سر خونه زندگیت ارزوت چیه ک براورده کنم... و من بگم برگردم ب ۸سالگیم اما مادرم سرطان نداشته باشه. همیشه پیشم باشه هوامو داشته باشه. مادرم ک باشه هیچ کدوم از اتفاقا بعدش نمی افته..