حالا یه مادربزرگ دوست نداره نوه اش بیاد خونه اش یک شام با عروسش و پسرش دور هم بخورن.
چه دنیایی شده هییییی😓😓😓😓😓😓😓😓
هیچکس دیگه اعصاب و حوصله و امید نداره
شادی تو دلها نیست
واقعا
دلیلش هم اینه آدما بد شدن بی انصاف شدن
الان هیچی کس به بقیه رحم نداره بعد مسئولین رو فحش میدیم
خب دوست نداره
مهم نباشه برات عزیزم برا منم یبار با شوهرم دعوتم نکردن
موافقم . گرونی کاری مرده آدم از مهمون و مهمونی بترسه
من خودم شخصا روم نمیشه خونه کسی برم
دقیقا خونه پدرم اینجوری بود بزرگ بود و دوطبقه با حیاط بزرگ
قشنگ تالار عروسی بود همه عموهام عمه هام همسایه ها عروسیاشون خونه ما بود 😂
به خودشون ضرر میکنن انقدر تنها میمونن توخونه هیچکس بهشون سر نمیزنه
دنیای عجیبی شده
بیخیال مهم نباشه برات
آره ماهم میگیم اینو ولی اینجا میگن حق دارن دوست نداشته باشن🥲مامان بزرگم مامان بزرگای قدیم
همسایه یه بار استفاده و صدبار جبران میکرد و واقعا نیاز داشت و میگفتی نه درک میکرد. نه اینکه توقع داشته باشه کسی خونه خودش نره و مزاحم شدن رو تبدیل به رسم هرساله کنه.
عروس چرا مادربزرگ رو خونش دعوت نمیکنه دورهم باشن؟
منم نه اون تاپیک و نه اون کاربرا رو هیچ درک نکردم اسی رم خیلی ناراحت کردن خونه ما همیشه درش به روی غریبه ها ام بازه نوه و خواهر برادر که جای خود داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
