خواستگارم بهم میگفت نیمه همسر

حدود دو هفته تو دوران اشنایی بودیم بعدش من کات کردم به خاطر یه سوء تفاهم که بینمون به وجود اومد و من ناراحت شدم و کات کردم

بعدش هر ماه یک بار پیام میداد ببینه نظرم عوض شده یا نه

دفعه قبل خیلی قاطعانه جواب دادم

حدود ۴ ماه خبری ازش نبود

حدود ۱۰ روز پیش باز پیام داد بازم سوء تفاهم پیش اومد که این دفعه اون ناراحت شده و پیام خداحافظی داد

خونوادش باهاش قطع رابطه بودن فکر میکردم فقط سر ارث و میراث حای قدغن کرده بود سلام ندم بعدها فهمیدم خونوادش تذکر داده بودن ب این دوتا ...

منم خیلی بهش اعتماد داشتم 

متاسفانه دیگه تحمل نداشتم نمیتونم کنارش نفس بکشم فقط گفتم طلاق و تمام 

من خیلی دوسش داشتم 

دیشب با وکیل صحبت کردم آخر سر برداشت گفت مشخص ه دوسش داشتی به زور خودمو کنترل کردم گریه نکنم .ببین من اونقدر ب عشقش تعهد داشتم وقتی ماشین سوار میشدم یا تاکسی تا جایی ک ممکن بود اصلا جلو نمی‌نشستم یا ی راه دور می‌رفت بدون حجاب یا چادر جلو برادراش  نمیومدم 

آب میخوردم میگفتم 

دعا کن امسال استخدام آموزش پرورش بشم 

عشق نخواستم دیگ نمیخوام .

همیشه بهم میگفت عشق یکی خدا یکی. 

لعنت بهش

اشتباه کردی

به حق چیزای ندیپه و نشنیده😅

مگه مشاور چی گفت؟ 

اره

خیلی زود به جفتمون بر میخوره

یه چیزی بگم ؟

چیزی که قسمت تو باشه از کنارت نمی‌گذره 

اگر خدا اونو برای تو در نظر گرفته باشه دوباره همه چی اوکی میشه اما اگر نه خب هر کاری کنی نمیشه گلم پس الکی حرص نخور

خدای مننن😐💔

مشاور چی گفت مگه 

جاریت بچه داره؟

الان که اینو گفتی بذار یه چیزی تعریف کنم

یه خانمی همسایمونه که شوهرش شهید شده، این خانمه خودش و دو تا دخترش همیشه از وقتی یادم میاد چادری بودن و هیچوقت چادرش از سرش نمیفتاد

وقتی شوهرش شهید شده چند وقت بعدش همش به همسایه میگفت اره من قصد ازدواج دارم

بعددددد از دو سال مشخص شد این خانمه رفته صیغه شوهر خواهر شوهرش شده. متوجه شدی چی شد؟ تازه خواهر شوهرش میشد دختر خالش. بی خبری تقریبا یک سال بعد از اینکه شوهرش شهید میشه میره صیغه شوهر خواهر شوهرش میشه. این خانمه و خواهر شوهرش با اینکه دختر خاله بودن ولی با هم خوب نبودن و خیلی مشکل داشتن با هم. وقتی رفته بود صیغش شده بود انقدر خوشحاا بود که نگو میگفت خوب سوزوندمش، از عمد این کارو کردم که بسوزه. بنده خدا خواهر شوهرش بعد از دو سال فهمید خیلی اذیت شد همش میومد در خونه همسایه ها میگفت اینا با هم رابطه نامشروع دارن. اینارو گفتم که اگه کسی این متنو میخونه بفهمه نباید حتی به چشماشم اعتماد کنه