2777
2789

وقتی مامانم خواهرم که ازم بزرگتره‌ رو حامله بود

عمم‌  مامانم و تحقیر کردکه چرا دختره بچت‌ پسر باید واسه داداشم میاوردی و  اینا 

خودش پسر دار شد

ولی

پسرش توی بیست سالگی تصادف کرد مرد

دنیا دار مکافات

چه زود چه دیر

تقاص باید پس بدی



عااااااای،من علیه‌ گرایلیمه،شما‌ مره‌ نشناسنی

هیچوقت فکر نمی‌کردم تا راحت تقاص پس دادن خانواده شوهر بشم،خیلی بهم بد کردن خیلی،ولی الان سر پیری یه ...

نوشجونشون

وقتی خیلی کوچیک بودم خیال های صورتی داشتم وقتی به بلوغ رسیدم خیالاتم بنفش شدن وقتی به دانشگاه رفتم خیالاتم زرد شدند و بعد دانشگاه قرمز و حالا سیاه،سیاهی که رو به خاکستری بی رنگ میره و بعد هم سفید ...این تمام عمر من.عمری که گرفتار یک مغز خیالباف و پر از فکر شده بود که روح منو درگیر میکرد

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اینک شما یه پدر دلسوز و پشتوانه نداری و از این نعمت محرومی قطعا توی روح و روان و آیندت تاثیر گذاره ولی شما با این زجرهایی ک میکشی نمیمیری فقط قوی میشی محکم میشی ک زود جا نزنی شما یه خانم صبور و قدرشناسی میشی ک در آینده از همه این زجرهایی ک کشیدی و تحمل کردی استفاده میکنی....

پدر من نه معتاد بود نه دست بزن داشت روی بچه هاش نه بیکار می‌گشت فقط بد اخلاق بود مامانمو میزد سر چیزای مسخره دادوغال میکرد چندین سال ما رو پهلو ی همسایه مریض نگه داشت و ما بچه ها خیلی عذاب کشیدیم ...پول داشت ک ما ببره از اونجا ولی نکردپول جهیزیه خوب داشت ولی خسیس بازی دراورد بعد ۱۰سال هنوز برا جهیزیه سرکوفت میشنوم برا سیسمونی ندادن بابام فش میشنوم...الان هممون یه آدم دو قطبی بی اعصاب بی قرار هستیم....زندگی خود من ادامه همون زندگی گذشته اس اون بابا جاشو داده به همسرم ک منو توی همسایگی مادرش نگه داشته و پول داره ببرتم ولی نمیبره و منم ادامه اون عذاب های گذشته رو میکشم حرف اضافه بزنم کتک میخورم...

 خواهرانه میگم بهت اگ جات باشم خیلی مصمم دستمو میذارم روی زانوی خودم میرم سرکار میدونم سخته واقعا توی این سن و سال ولی جدی میشم برا پول درآوردن فکر شوهر و دوس پسرم از سرت بنداز تا وقتی حسابی برا خودت پول جم نکردی طرف این چیزا نرو دنیا دنیای نامردی باید دست پر بری خونه شوهر ک بعدا سرکوفت نخوری....

صفحه اول و بخون ببین اندازه من بدبخت نیستی امید وار شو❤️

من دیدم که مادر به دخترش میگه ج ن....تو یکی بهت گفته طلاق بگیر ومیخوای طلاق بگیرید آبروی ما رو ببرید

به کل طایفه گفته دخترم ج ن..‌..هستش وزنگ زده به اقوام که این معتاده ودوست پسر داره به شوهرش خیانت میکنه

وجلوی همسایه ها آبروش برده

دختره مریض شده بود میگفت از بس با مردها دوست شدید وپول ازشون گرفتید خدا مریضت کرده

زنگ میزد به شوهر دختره میگفتش این مجردی ج ن....بوده الان حواست باشه که با یکی فرار نکنه وای دختره زمان مجردیش چقدر با کابل وشنگ کتک خوردش خداشاهده به چشم خودم دیدم ومامانش هیچکاری نمیکردش وقتی کتک میخورد خودش آتیش بیار بودش تا داداش وداماد وبقیه این دختره رو کتک بزنند

بعد هم ازدواج کرد اینقدر مادرشوهرش اذیتش کرد با شوهره که مجبور شدش طلاق بگیره والانم بدبخت تنهای تنهاست

باورکن زندگیش خیلی بدتر از شماست همیشه میگه انگار بچه سرراهی بودم وگرنه مادری اینکار به حق بچه اش نمیکنه

تازه اینا یه ذره از کارش بوده به خدا

ببخش ک انقد حرف زدم ...دلم خیلی پره 

حرف مادرتو گوش کن آزمون بده ولی از همین فردا برو سرکار و اصلا خونه نمون ک انقد عذاب بکشی ...دخترایی مثل تو پاک و مظلومن من مطمئنم خدا نگات میکنه میبینه ...نماز بخون و از خدا بخواه ک کمکت کنه و وایستا کنار ببین چقد قشنگ برات رقم میزنه ...من هرجا کم میارم خدا به دادم میرسه میرم کنار خودش برام میچینه کیف میکنم ...همیشه زندگیم ب مو میرسه ولی پاره نمیشه...امیدای زندگی من الان دوتا جوجوهامن ک نمیذارن بکنم ...توام امیدت بعد خدا مادرت باشه ک دوست داره ک خیلی ارزشمنده 

یه بار خونه پدر بزرگم بودم... با دایم دعوامون شد ... 

البته اون بامن دعوا گرفت من کاریش نداشتم....

بعد یهو کیف منو برداشت پرت کرد تو حیاط گفت برو بیرون از خونه مون و...   چند تا فحش و... هم داد...

اون روز قرار بود برن شمال با دوستاش 

داشت حاضر میشد بره... 

بهش پیام دادم گفتم امیدوام پات بشکنه و نرسی اونجا...

دو ساعت بعد زنگ زد گفت من بیمارستانم پام شکسته ....


یه بار خونه پدر بزرگم بودم... با دایم دعوامون شد ... البته اون بامن دعوا گرفت من کاریش نداشتم....بعد ...

چه آهی کشیدی ک درجا برآورده شده ...مستجاب الدعوه هستی برا ما هم دعا کن زندگیمون خوب شه

ببخش ک انقد حرف زدم ...دلم خیلی پره حرف مادرتو گوش کن آزمون بده ولی از همین فردا برو سرکار و اصلا خو ...

ممنون عزیزم 

بزرگترین کمکی که میتونم به بچم کنم اینه که هیچ وقت بچه دار نشم.🙂
من دیدم که مادر به دخترش میگه ج ن....تو یکی بهت گفته طلاق بگیر ومیخوای طلاق بگیرید آبروی ما رو ببرید ...

اخی 

بزرگترین کمکی که میتونم به بچم کنم اینه که هیچ وقت بچه دار نشم.🙂
اینک شما یه پدر دلسوز و پشتوانه نداری و از این نعمت محرومی قطعا توی روح و روان و آیندت تاثیر گذاره و ...

درست میگی ممنونم 

بزرگترین کمکی که میتونم به بچم کنم اینه که هیچ وقت بچه دار نشم.🙂

تاحالا با اورژانس اجتماعی تماس گرفتین؟

شاید بتونن کمکتون کنن

اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر می‌کنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی می‌کنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792