خب خالم‌زنگ میزنه بهم وچس ناله میکنه ک شوهرم منو میزنه ودعوا داریم وفلان آخر سر هم میگه شوهر توهم شبیه شوهر منهو بهم‌تلقین میکنه
بعد چند روز قبل من خیلی خوش وخرم بودم یدفعه زنگ زدونالید از شوهرش ومنم از بدی شوهرم‌گفتم
حالا شوهرم از سر کار اومده بود وبهم کلی زنگ زده بود من جواب ندادم چون داشتم باخالم غیبت شوهرا رو میکردیم
و سرم داد زد شوهرم
از اون روز کلا بدی شوهرم یادمه وازش ب طرز وحشتناکی متنفر شدم درحدی ک میگم کاش بمیره
اینم بگم شوهرمن اصلانم شبیه شوهر خالم نیست ...
الان ذهنیتم کلا خراب شده نسبت ب شوهرم‌چ کارکنم ؟
