هر کدوم یه جور مشکل دارن...
اما یکی شون خیلی فکرمو درگیر کرده و ناراحت هستم براش ... هیچ کاری هم از دستم برنمیاد برای این دختر...
یه دختر 12 ساله مگه چه گناهی داره که باید این همه سختی بکشه تو زندگی...
یه دختر بسیار زیبا.. قدبلند.. خوش خنده..
اما...
اعتیاد پدرش...
بیکاری پدرش...
دعواها و کتک کاری های پدرو مادرش و خانواده باباش با مامانش..
رفتن از خونه پدری و آوارگی خونه خاله و دایی و ...
یه مادر افسرده.. هیچ وقت خونه نیست.. دنبال کار برای درآوردن خرجی...
بعد با این همه مشکل بچه من بگم بشین ماشین الکتریکی بساز با پدرو مادرت... هععععی