توروقران یکی ب زندگی من کمک کنه

آدم نمیدونه راه درست چیه.. ولی بنظرم طلاق بگیر .. دوری از بچه سخته ولی زندگی با یه آدم سمی و هرزه سختتره

الهی دورت بگردم💔از بچه ات نگذر به هیچ عنوان نگذر ازش😔

اون فقط تورو داره اگه تنهاش بذاری تو لجن زار دنیا غرق میشه‌‌...خواهش میکنم رهاش نکن...

منم خیانت دیدم خیلی بد غرورم شکست اما همه چیزو سپردم به خدا و موندم...اینو گفتم که فکر نکنی نفسم از جایِ گرم بیرون میاد نهههه من له شدم

اما فدای سر پسرم💔

انرژی زنانت رو بالا ببر سیاست های همسرداری رو یادبگیر فرصت بده با صبر درست میشه ،فقط باید تلاش کنی خودت میتونی شوهرتو سمت خودت جذب کنی

اگر بتونی حزانت بچه هارو بگیری خوب

مهریه کامل بگیر

خب نیاد؟ چرا تمرکز رو نمیذاری رو پس انداز های یواشکی یا رسیدگی به خودت و کارای انگیزشی انجام نمیدی؟ وقتی تو تونستی اونو نادیده بگیری و برات مهم نباشه اون وقته که میاد سمتت. مرد ها اینطورین

ادامشم بگم

درمورد این چیزا دیگه با هیشکی صحبت نکن

درد دل کردن فقط روز ب روز چیزای بدتری تو زندگیت میاره چون همش داری بهشون فکر میکنی

قانون جذب میگه ب هرچی فکر کنی و هی بترسی اونقدر بهش قدرت میدی که تو زندگیت اتفاق میفته

هرگز درد دل نکن دیگه گلم

فقط شاد و مثبت باش و سراغ تاپیکای طلاق و اینجورچیزا نرو قسمت میدم

ب جاش برو تو پیج عباسمنش از اساتید قانون جذب هست

من اصلا تاپیکای منفی نمیرم الانم دلم سوخت ک نوشتی زندگیمو نجات بدین

راهی ک گفتم برو حتما با عباسمنش نتیجه میگیری

فقط شاد باش و تاپیکای منفی نخون

💔قربون دلت

به بچه ات فکر کن خودتو باهاش سرگرم کن ...

دنیا دوروزه بیخیال

امکان نداره هیچ چیز غیرممکن نیست،احتمالا تو این دوازده سال اشتباه رفتار کردی اگه از الان شروع کنی مطمئن باش تا چند ماه دیگه درست میشه فقط،باید شوهرتو جذب کنی با محبت

وقتی میگی ناراحتم و گریه میکنم یعنی هنوز برات بی اهمیت نشده و به اون مرحله نرسیدی

خوب بگو باشه 

ولی توهم همینطور،منم حق نداری بگی با کی بودی باکی نبودی 

تامین نیاز جنسی نمی کنی ،باکسی دیدی نباید بگی با کی بودی ونبودی ،آدمم نیاز دارم ،باخودت نمیگی این زن نیازجنسی چکارمیکنه؟اگرکسی سرراهم قرارگرفت پام لغزید بخاطرتموم کمبودهای زندگیم ،حق هیچ شکایتی نداره

باید اون غیرت مردانه که اگه داره رو نشونه بگیری وازخودت مطمئنش نکن 

که اره توحق داری اینکار بکنی من نه خیالت راحت هیچ کاری نمی کنم 

هرکسی به نوعی گرفتار ،شوهر خودم سردمزاج شدید،تفاوت چندانی اوضاعم باهات نداره ،من همین حرفهارو به شوهر خودم زدم 

یه مدت کلا بی خیال وانگار من وجودندارم بود ،حالا حداقل خیلی چیزها نیست ولی درعوض حالت طلبکار نداره وگاهی حق میده به من ،توجیه های مسخره میاره که ازاون نادیده گرفتن بهتره 

یه دورم تصمیم به طلاق گرفتم ،منتها دخترم ،وابستگیش بهم باعث شد ،نتونم دل بکنم  وبه خصوص اینکه بابای خوبی برای بچه ام هست