2777
2789
عنوان

عجب حرصی خورد مادرشوهرم

1066 بازدید | 55 پست

۱۰ ماهه بود ک اولین بار گفت مامان و کیلو کیلو قند تو دلم آب میشد مخصوصا ک ب مادرشوهرم بر می‌خورد و میگفت این بچه چی‌ میگه اصلا معلوم هست؟ شوهرمم گفت قشنگ داره میگه مامان از این واضح تر ،خانم ناراحت شد و رفت تو اتاقش توقع داشت اول بگه عزیز ک البته هیچ وقت این کلمه رو نگفت.. 

من هیچ وقت قدر این مامان گفتناش رو ندونستم.. ولی نه... یبار با تمام جونم منتظر مامان گفتنش بودم ک بچم معطلم نکرد و سریع گفت وقتی ک نیم ساعت تو تشنج بود تا برسیم بیمارستان وقتی ک دیازپامم جواب نداده بود و من فقط خودمو میزدم و ب خدا التماس میکردم بهم پسش بده ب هیچ کس نمیدمش آخه میخواستم بسپارمش ب باباشو همه چی رو تموم کنم و طلاقم رو بگیرم ... اون روز پشت در اتاق احیا جون دادن رو ب چشم دیدم خدا برای هیچ مادری اون روزها رو نخواد

وقتی بهوش اومد با گریه میگفتم بگو مامان ... میخواستم ببینم لال شده یا نه.. سریع جواب گرفتم مامااان ، اما پر از درد و گریه ماماااان... دردت ب جونم مامان دیدی ب هیچ کس ندادمت و پای همه چی موندم... بعدم با ترس بلندش کردم ببینم فلج نشده باشه... ک الحمدلله فلج هم نشده بود

روزهای سختی رو باهم گذروندیم طفلکم سنی نداره  تازه شمع ۴ سالگیش رو فوت کرده اما ی سینی پر دارو داره از صبح ک بیدار میشه تا شب ک بخوابه دارو میخوره بیداری ک چ عرض کنم کلا نیمه‌ هوشیاره

دارو خوردن رو دوستنداره باید بشینم رو سینه اش بریزم تو حلقش اوایل بلد نبودم میمردم و زنده میشدم تا دارو بخوره هربار ک میرفتم دارو بدم میگفتم خدایا بچم زیر دست ک پام خفه نشه جون نده اما اینقدر این روند طولانی شده ک دیگه الحمدالله برا خودم استادی شدم ۳ سوت بهش دارو میدم و تو گلوش نمیپره سیاه و کبود بشه

طفلکم ی روزایی مقاومت نمیکنه و خودش میخوره داروهاش رو

داشتم از مامان گفتناش میگفتم براتون

اینقدر بهونه گیری می‌کرد ی روزایی صداش عین مته دیونه ام می‌کرد بچم حرف ک نمیزنه چندتا کلمه ی محدود میگه و همیشه این ورد زبونش بود ،  مامان ،مامان مامااااان

جای من نیستین ک بدونین چقدر سخته ی بچه ی بزرگ (ماشالله بچم خیلی خوش قد و بالا و پر هست) صدای کلفتم داشته باشه بعد همش جیغ و داد کنه و بگه ماااامان ماماااان.. و در حال گریه کردن دائمی باشه ی وقتایی ک خسته میشدم از دستش میگفتم تو ک زبون حرف زدن نداری کاش صدا هم نداشتی دیونه شدم از دستت

هعی روزگار

باز تشنج کرد

اینبار دیگه مامان هم نتونست بگه

و من چقدر دلم برای مامان گفتناش تنگ شد

بخاطر داروهایی ک بهش میدم ب سمت پدرش رفته بود

و چقدر من دلم می‌گرفت از بی  محلیاش از اینکه فقط بغل باباش می‌خوابید آخه وقتی می‌خوابه عین فرشته ها میشه ریتم نفس کشیدناش خود مسکنه اصلا هرچی درد و رنج  داده توی روز رو میشوره میبره

همه درداش با من

ناز کردناش برا باباش

همه مراقبت هاش دارو دادناش  بی قراریاش شیون و شیداهاش بامن

شب تو بغل برا باباش

بعد تشنج ماه پیشش

دیگه مامانم ک نمی‌گفت یعنی تقریبا لال شد بابا هم نمی‌گفت

شاید چند هفته شد

ب روی خودم نمیاوردم ولی از درون داشتم متلاشی میشدم

وقت زیادی میذاشتم هی میگفتم بگو مامان بگو مامان 

و فقط مات ک حیرون نگاهم می‌کرد.. ‌منم بی صدا اشک می‌ریختم 

باباشم میگفت بگو بابا‌‌‌‌‌..‌‌اما باز فقط ی نگاه مات از چشمای خوشگلش تحویل میگرفتیم

بعد چند هفته صبح خیلی زود بی‌خواب شده بود اومده بود بالا سرم تکونم می‌داد میگفت آآآآ و کلی آوای  بی مفهموم دیگه و من جون بلند شدن نداشتم رومو باز کرد باز گفت آآآآ.  بیشتر تو خودم مچاله شدم یهو دست از سر صدا و تکون دادن من برداشت و با ی ناز ملوسی گفت مااامان

و همین کافی بود مثل باد بپرم بالا بگم جاااان مامان ، جاااان دلم. ... عمر ماااامان 

دوباره گفت مامان... باز اول گفت مامان

بعد اون هروقت میگه مامان میگم عمر مامان جان مامان و ی شیرینی دیگه ایی برام داره انگار باز ۱۰ ماهه شده تازه زبون باز کرده و باز اول گفت مامان



چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم ، ی روزی دلیل ظهور بودم الان ان شالله که از منتظران ظهور هستم‌ از خوشی های موقت ک مثل کف روی آب بود الحمدالله که الله نجاتم داد و بهم آرامش عمیق داد حتی وقتی یکی زندگیمو از بیرون میبینه فکر میکنه اوضاع زندگیم خیلی خرابه اما من توی دلم به لطف خدا آرامش عمیقی هست ک توی ب اصطلاح خوشبختی قبلیم نبود ان شالله ب لطف و بزرگی خدا همه عاقبت بخیر بشن منم جزئشون باشم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ته گریه نکن گریه نکن😭

هر وقت خواستی جا بزنی؛به حس خوب بعد از نتیجه گرفتنت،به آخیش گفتن بعد رسیدنت،به برآوردن شدن آرزوهات،به حس رضایت درونت،به خنده ی از ته دلت،به اشک شوق مامانت،به لبخند مغرورانه بابات فکر کن و ادامه بده ادامه بده... 

ای خدا سلامتی کامل و به این بچه عطا کن.

یا امام زمان قربونت برم یه دستی به سر این طفل بکش.

بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنید📿عایی که امام حسین(ع) در روز عاشورا به فرزند خود آموخت تا در مشکلات عظیم بخواند.🕋🕋

وای گریم گرفت 😭😭😭 

منم بچه دارم دخترم باطری سکه ی خرده بود دوروز بیمارستان بود اون دوروز تمام جون و روان منو گرفت 

خدا سر هیچ کس نیاره

بمیرم برای دلت 

دکتر مغز و اعصاب میبری ؟

به قول نگار : ما هرچی تو زندگیمون خوردیم چوب سادگیمون بوده                متاهل و قطعا متعهد ، درخواست دوستی چه خانوم چه اقا رد میشه درخواست ممنوع ❌ یابو جان پرنسسعلی درخواست نده ❌  خدایا خودت درجریانی دیگه 💔🥀 دخترم نور قلبم امید زندگیم ❤️.  عاشق تیپ و مد 💝 راجب استایل کردن میتونید ازم سوال بپرسید ، در حد توانم راهنمایی می کنم 💝 همه لباس میپوشن اما تو استایل کن 🙂💝. اهل کتاب 📚 محترم باشیم این خیلی مهمه نصف مشکلاتمون به خاطر نا محترم بودنمونه 💝

ان شاالله کاملا خوب بشه عزیزم چه دردی داشت تایپکت

ممنونم گلم ببخش اگر ناراحت شدی

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم ، ی روزی دلیل ظهور بودم الان ان شالله که از منتظران ظهور هستم‌ از خوشی های موقت ک مثل کف روی آب بود الحمدالله که الله نجاتم داد و بهم آرامش عمیق داد حتی وقتی یکی زندگیمو از بیرون میبینه فکر میکنه اوضاع زندگیم خیلی خرابه اما من توی دلم به لطف خدا آرامش عمیقی هست ک توی ب اصطلاح خوشبختی قبلیم نبود ان شالله ب لطف و بزرگی خدا همه عاقبت بخیر بشن منم جزئشون باشم 

عزیزممم خدا حفظش کنه🥲❤️

فدات شم

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم ، ی روزی دلیل ظهور بودم الان ان شالله که از منتظران ظهور هستم‌ از خوشی های موقت ک مثل کف روی آب بود الحمدالله که الله نجاتم داد و بهم آرامش عمیق داد حتی وقتی یکی زندگیمو از بیرون میبینه فکر میکنه اوضاع زندگیم خیلی خرابه اما من توی دلم به لطف خدا آرامش عمیقی هست ک توی ب اصطلاح خوشبختی قبلیم نبود ان شالله ب لطف و بزرگی خدا همه عاقبت بخیر بشن منم جزئشون باشم 

عزیزم الان پسرتون چند سالشه؟؟امیدوارم به زودی حالشون خوب بشه

تازه ۴ ساله شده پسرکم بهمن ماهیه

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم ، ی روزی دلیل ظهور بودم الان ان شالله که از منتظران ظهور هستم‌ از خوشی های موقت ک مثل کف روی آب بود الحمدالله که الله نجاتم داد و بهم آرامش عمیق داد حتی وقتی یکی زندگیمو از بیرون میبینه فکر میکنه اوضاع زندگیم خیلی خرابه اما من توی دلم به لطف خدا آرامش عمیقی هست ک توی ب اصطلاح خوشبختی قبلیم نبود ان شالله ب لطف و بزرگی خدا همه عاقبت بخیر بشن منم جزئشون باشم 

ته گریه نکن گریه نکن😭

ببخش اگر ناراحت شدی

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم ، ی روزی دلیل ظهور بودم الان ان شالله که از منتظران ظهور هستم‌ از خوشی های موقت ک مثل کف روی آب بود الحمدالله که الله نجاتم داد و بهم آرامش عمیق داد حتی وقتی یکی زندگیمو از بیرون میبینه فکر میکنه اوضاع زندگیم خیلی خرابه اما من توی دلم به لطف خدا آرامش عمیقی هست ک توی ب اصطلاح خوشبختی قبلیم نبود ان شالله ب لطف و بزرگی خدا همه عاقبت بخیر بشن منم جزئشون باشم 

میفهمم عزیزم سخت ترین آزمایش دنیا بیماری فرزنده

پسر منم یه اختلال نادر داره الحمدلله حاد نیست هیچ کس نمیدونه زندگی روتینشو میگذرونه اما کسی از زجه های من به درگاه خدا خبر نداره... 

دنبال درمانش باش کاردرمانی، گفتار درمانی و... صبر ایوب میخاد ولی شدنیه

به امید سلامتی و شفای عاجل تمام کودکان بیمار

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز