2777
2789

به نظرتون چکار کنم چطوری باهاش صحبت کنم به چه زبونی خانواده خیلی مذهبی هم نیستن خیلی معمولی ولی شوهرم خیلی حساسه هر چی باهاش صحبت میکنم فایده نداره مه من دوست ندارم کسی نگات کنه

خدایا شکرت واسه همه نعمت هایی که بهمون بخشیدی ممنون
من هم تعصبیه هم غیرتی شدید منم گوش میدم از خداشونه تو خونه نگهمون داره هیچکیم‌نبینمون البته فرهنگ‌من ...

خونه که هیچی قبلا حتیدوران عقدبهم میگفت جایی نرو بمون خونه

الان که خدا نکنه برم جای فامیلامون که پسر مجرد یا متاهل دارن یکم موهام بیرون بزنه میگه شرا ره های اتیشو بپوشون

خدایا شکرت واسه همه نعمت هایی که بهمون بخشیدی ممنون

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خونه که هیچی قبلا حتیدوران عقدبهم میگفت جایی نرو بمون خونه الان که خدا نکنه برم جای فامیلامون که پس ...


شوهر منم همینه جلو محرمم روسری و شال میپوشم و موهام نباید بیرون باشه دیگه اخلاقشه از تابستونم که نمیذاره دیگه برم سرکار ارایشم که قدغنه کلا ...

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام
شوهر منم همینه جلو محرمم روسری و شال میپوشم و موهام نباید بیرون باشه دیگه اخلاقشه از تابستونم که نمی ...

چرا اخه دلیلشو نمیفهمم شوهرت چه دلیل منطقی داره

خدایا شکرت واسه همه نعمت هایی که بهمون بخشیدی ممنون

شوهر من فقط میگه دوست دارم این طوری باشی همینه که هست دلیلشم میگه دوست نداره جلب توجه کنی مردا نگات کنن میگم مگه کفش سفید اینقدر جلب توجه داره میگه ادامه نده دیگه بحثمون میشه همین که گفتم

خدایا شکرت واسه همه نعمت هایی که بهمون بخشیدی ممنون

والا مردا سر این چیزا کوتاه نمیان

من دوستم شوهرش خیلی دلش میخواس این بی حجاب باشه...حالا دوستمم با حجاب نبودا ولی شوهرش دلش میخواس این مانتویی باشه(چادری بود موهاش همیشه دیده نیشد آرایشم میکرد) شوهرش میگفت همینجوری با مانتو راه برو ولی چون بابای دوستم آدن  سرشناسی بود نمخواس برای آبروی باباش مسیله ای پیش بیاد

و در نهایت الان خیلی اپن راه میره...از مانتو کوتاه تر...خخخخخ

نگاه نکن یه مرد زنش باز راه میره پس حتما اون مرد بهش اجازه انتخاب داده

نه....مردا روشن فکر به خدا ندارن..... اونایی که به همسرشون گیر نمیدن چون سر اون تیپ و ظاهر همسرشون توافق دارن ولی مطمین باش اون زن بخواد یه جور دیگه راه بره نهایتش یه ماه تحمل می کنن و گیر میدن

ک این‌چیزا باید توی خواستگاری و آشنایی اولیه باید حل شده باشه وگرنه مردا هیچ وقت بعد ازدواج کوتاه نمیان 

دخترخانومای مجرد...شما رو به هر کی قبول دارین قسم  زیر 22 سال ازدواج نکنین  .... منظورم این نیس که اونایی که زیر 22 ازدواج کردن بدبختند...من خودم 18 سالم بود و سال اول دانشگاه بودم که ازدواج کردم و خیلی هم خدا رو شاکرم و   ولی زیر 22 ریسک داره....چون تو به عنوان یه زن تا 22 سالگی نود درصد افکارت و عقایدت ثبات پیدا میکنه و خیلی از تفریح ها و شیطنت های دخترونه مال زیر22 هست و از طرفی یه زن هرچی کوچیکتر باشه آسیبپذیر تره و بیشتر میتونه مورد ظلم واقع بشه ولی بالای 22 سال بالاخره یه رشته دانشگاهی خوندی و در صورت نیاز احتمال شاغل شدنت بیشتره و اگه خدایی نکرده ازدواجت اشتباه باشه میتونی شرایط رو به نفع خودت تغییر بدی  و کمتر به حمایت خانوادت نیاز داری یا حداقل کمتر از یه دختر 17 ساله اسیب ببینی.... تو رو خدا اگه مجبور نشدین زود ازدواج نکنین ...منم 18 سالم بود فک میکردم هرچی زودتر ازدواج کنی بهتره الان که 2۶سالم شده و ادمای اطرافمو میبینم بین اونایی که ازدواجشون اشتباه بوده اون دسته که زود ازدواج کردن بیشتر ضربه خوردن...احتیاط شرط عقله...به خصوص توی این زمونه که از هر ده تا مرد یکی دوتاشون واقعا مرد زندگی اند...زندگی تون رو بر اساس استثنا ها قرار ندین که مثلا فلانی خوشبخته
چرا اخه دلیلشو نمیفهمم شوهرت چه دلیل منطقی داره


چون خانواده ام برای ازدواجم با یکی از اقوام خیلی پافشاری داشتن و در جریانه کلا ازشون بدش اومدهذبا وجودیکه با برادرمم دوسته و چونخانواده  ما خیلی باز و راحتن شدیدا عکس العمل نشون میده حالاهم که دیگه اخلاقش رو همه میدونن و رعایت میکنن ولی اروم نمیشه

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام

شوهر منم خیلی سخت گیر. اوایل برام وحشتناک بود الان کنار اومدم. میگم اینم این تیپ شخصیتی رو داره نمیتونم عوضش کنم. به خاطر آرامش زندگیم و به خاطر هزار تا حسن دیگه که داره به حساسیت هاش احترام میذارم. مثلا چادری شدم. در حالی که قبل ازدواج نبودم و هرگزم مطرح نکرده بود که باید چادری بشم. یا آرایش و خیلی چیزای دیگه رو گذاشتم کنار.

من که راه دیگه ای پیدا نکردم شما اگه راهی پیدا کردی در صلح و صفا به نتیجه برسه منم خبر کن....

نمیدونم راهی وجود داره یا نه که اخلاق عوض بشه البته نسبت به اوایل ازدواجمون بهتر شده اما خیلی چیزا تغییری نکرده هنوزم گیر میده خدا کنه این گیر دادن ها از روی دوست داشتن زیاد باشه به قول خودش دوست نداره کسی نگام کنه شاید چند سال دیگه پیر شدم از ریختو قیافه افتادم دست از این تعصب الکی برداره

خدایا شکرت واسه همه نعمت هایی که بهمون بخشیدی ممنون
الان هفت سال از زندگی مشترکمون میگدره و با وجود دخترم خیلی.چادر سختمه اونم تو زمستون شوهرم گیر میده ...

مادر منم چادری بود البته ب اجبار پدرم بمنم میگفت حق نداری چادر سرت کنی چون یکی میاد خواستگاری میبینه چادریی مجبورت می‌کنه همه جا سرت کنی واقعانم راست میگف دستش درد نکنه قربونش برم منو نجات داد😂😂😂😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز