سلام
مادر شوهرم اومده بود خونه مون، بعد مادرم به رسم احترام اومد پیشش.
حدود دو ساااعت تموم مادر شوهرم از شش تا جاریم فقط تعریف کرد.
بار قبلی هم که مادرم رو دید همین کار رو کرد. یعنی از همه تعریف کرد به جز من ( بعضی از تعریفهاش هم خیلی اغراق امیز بود).
حالا من همیشه احترامش رو دارم و در حد توانم محبت کردم.
به شوهرم دیشب با شوخی ماجرا رو گفتم. گفت از حسادت به جاریها این حرفها رو میزنی. 🙄
الان من خیلی زورم اومده هم از حرف شوهرم و هم از اون طرف مادر شوهرم.
🙍🥺🥺
دیگه بهش محبت نکن
چون محبت حالیش نمیشه
چند سالته
بزن هر دو رو جر بده
حق داری والا
حال گیری میخواست بکنه
حتما پیش اونا هم از تو تعریف می کنه.مادرشوهره دیگه
کلا مردا هر حرفی راجب خانوادشون بزنی جبهه میگیرن
بحث حق نیست... حق داری.
ولی رفتارت بالغانه نیست.
حوصله داری آدم دیده خواسته حرف بزنه حرف اون تحفه ها رو زده
به شوهرت بگو اتفاقا درست میگی. آدمها به خاطر کمبودهاشون حسادت میکنن.
و چقدر بد که من از انصاف شوهر و مادرشوهر احساس کمبود میکنم.
